Avatar: The Way of Water (2022)
مرتضی خیاط پور نجیب
سیزده سال پس از اینکه فیلم آواتار کلی اسکار درو کرد، دنبالهاش به اسکار امسال هم رسید. آواتار 2 با نام «آواتار: راه آب»، جایزۀ بفتا را برد و نامزد چهار اسکار شد که یکی از آنها، یعنی اسکار بخش جلوههای ویژه را برد.
هنرمندان جلوههای بصری (VFX) این ابرپروژۀ سینمایی موفق شدند بازی این بازیگرهای عالی را به شخصیتهای کامپیوتری سی جی منتقل کنند تا مردم تعامل بهتری با آنها داشته باشند. برای این کار یک سامانۀ چهرۀ کاملاً جدید مبتنی بر شبکۀ عصبی ساخته شد تا کار بازیگرها بهتر درک شود و امکان کنترل صورت را برای پویاگرها فراهم کند، چون مخاطب از این طریق با شخصیت آشنا میشود و آنها را درک میکند. هنرمندان جلوههای بصری با قرار دادن بازیگران در لباسهای تصویربرداری پرفورمنس[1] با نشانگرهای بازتابنده و همچنین اتصال یک دستگاه دوربین روی سر آنها، توانستند بهطور پیچیدهای نحوۀ حرکت ماهیچهها، مو و پوست را در زمان واقعی ردیابی کنند.
فیلمی مثل آواتار که گفته میشود 90درصد آن کامپیوتری ساخته شده است، طیف وسیعی دارد و برای ساخت آن نیاز به پژوهشهای دقیق علمی دربارۀ محیطزیست است؛ بهویژه اینکه بزرگترین چالش در عنوان آن است: راه آب. در داستان، جِیک و خانوادهاش مورد هدف استعمارگران انسانی قرار میگیرند؛ کسانی که میخواهند پاندورا[2] را به خانۀ جدیدی برای جمعیت زمین تبدیل کنند، بنابراین آنها از خانۀ خود در جنگل فرار میکنند و به جامعۀ اقیانوسی از دوزیستان ناوی، معروف به متکاینا[3]، پناه میبرند. این بدان معناست که بیشتر صحنههای فیلم در زیر آب یا اطراف آب اتفاق میافتد که شامل سطح جدیدی از درک محیطی و تکنولوژیکی است. مثلاً بررسی شکل آب در عمقهای مختلف یک متری یا پنجاه متری؛ یا اینکه در وضعیت بدون نور، زلالی آب چه اتفاقی میافتد؛ نهنگها و دلفینهای واقعی، سمور آبی و بقیۀ حیواناتی که زیر آب زندگی میکنند چه شکلی شنا میکنند و به چه صورتی باهم تعامل دارند و رفتار حبابهای دورشان چگونه است. در کنار اینها، در آواتار، شاهد فهم خانوادهها از تجربۀ زندگی و همکاری باهم و بعضی وقتها خلاف آن هستیم. به نظرم نکتۀ خوب فیلمهای ماجراجویی، بهویژه از نوع علمی تخیلی این است که اجازه میدهد تا چیزهایی که برایمان کموبیش عادی به نظر میرسد را از یک زاویۀ جدید ببینیم و بیشتر از حد معمول به آنها فکر کنیم.
