خوانش چهره‌ها پشت صفحه‌ها

تارا فتاحی
11:009290

تارا فتاحی: متولد 1373. دانش‌آموختۀ کارشناسی ارشد طراحی داخلی

پلتفرم‌های متنوع به معماران این فرصت را می‌دهند تا با توجه به شخصیت خود، به بازنمایی هویت حرفه‌ای و اجتماعی‌شان بپردازند. توانایی انتخاب و بهره‌مندی هوشمندانه از پلتفرم‌ها نیازمند رویکردی حرفه‌ای، هنرمندانه و متناسب با ظرفیت‌های رسانه‌های اجتماعی است.

Reading faces behind the screens | Tara fattahi

The diverse platforms provide architects with the opportunity to represent their professional and social identity, tailored to their unique personality and character. The ability to intelligently select and leverage these platforms requires a professional, artistic, and platform-appropriate approach, leveraging the full capacity of social media.

خوانش چهره‌ها پشت صفحه‌ها

نوشتن در مسیر حرفه‌ای برای معماران چالشی است که همواره موردبحث و بررسی قرار گرفته است. معماران ایرانی نیز از این قاعده مستثنا نیستند. ازاین‌رو، بررسی و کنکاش چگونگی نوشتن برای معماران ایرانی در فضای رسانه‌های اجتماعی، موضوعی حائز اهمیت است. سؤالاتی در این زمینه با توجه به موضوع مطرح شده است که قابل‌تأمل‌اند.

  1. آیا نوشتن لازمۀ مسیر همۀ معماران، به‌ویژه معماران ایرانی است؟ به‌طورمعمول، نوشتن، یکی از ابزارهای ارتباطی و بیان افکار در بین صاحبان حرفه‌های مختلف، به‌ویژه معماران، به شمار می‌رود. نوشتن در شبکه‌های اجتماعی یک ضرورت برای همۀ معماران نیست، اما می‌تواند ابزاری قدرتمند در تبادل اندیشه‌ها، معرفی آثار و توسعۀ حرفه‌ای به‌حساب بیاید.
  2. آیا تمام رسانه‌های اجتماعی بر پایۀ محتوای نوشتاری هستند؟ خیر؛ رسانه‌های اجتماعی امروزه به‌طور فزاینده‌ای بر پایۀ ترکیبی از تصویر، ویدئو و متن استوارند. معماران می‌توانند با بهره‌گیری از این ظرفیت‌ها، محتوای قوی و اثرگذاری را در رسانه‌های اجتماعی ارائه دهند.
  3. هدف از نوشتن چه می‌تواند باشد؟ آیا تنها با نوشتن، می‌توان کمکی به جامعۀ معماری کرد؟ نوشتن برای معماران می‌تواند اهداف متنوعی داشته باشد: انتقال دانش و تجربه، معرفی آثار و نظریات، تحلیل و نقد جریان‌های معماری، ایجاد گفت‌وگو و تبادل افکار و ارتقای سطح گفتمان معماری در جامعه؛ بنابراین، نوشتن، در قالب یک ابزار ارتباطی و بیان افکار، می‌تواند برای معماران ایرانی در فضای رسانه‌های اجتماعی، راهکاری مناسب باشد. البته این امر نیازمند رویکردی حرفه‌ای، هنرمندانه و متناسب با ظرفیت‌های رسانه‌های اجتماعی است.

در یک‌کلام، هدف اصلی نوشتن، بیان افکار و نوعی ابراز وجود برای اهداف ذکر شده است، اما نباید فراموش کرد که نوشتن تنها یکی از راه‌های ابراز و گفتمان است؛ ابراز می‌تواند به هر طریقی صورت بگیرد و فارغ از شیوه‌های مختلف آن، بیان و به اشتراک گذاشتن درونیات فرد است. این امر نه‌تنها به خود فرد کمک می‌کند تا به افکار و احساسات خود جامۀ ‌عمل بپوشاند، بلکه زمینه‌ای را برای تبادل افکار و درک متقابل میان افراد فراهم می‌آورد.

 

نبض هویت در دنیای مجازی

در آستانۀ انجام هر اقدامی، شایسته است که نخست به شناخت دقیق خویش بپردازیم. چه ما معمار باشیم، چه هنرمند یا متخصصی سرشناس، آگاهی از توانایی‌ها و ظرفیت‌های درونی، نقطۀ آغاز مسیر موفقیت است. این خودشناسی عمیق، ما را قادر خواهد ساخت تا متناسب با روحیات و مهارت‌های خود، پلتفرمی شایسته برای فعالیت برگزینیم. دستیابی به موفقیت در شبکه‌های اجتماعی، در گروی شناخت مخاطبان است. معمار آگاه به‌خوبی می‌داند که هر مخاطب نیازمند رویکردی متفاوت است. آیا مخاطبان این موقعیت همکاران هستند یا مشتریان، تیم اجرایی، عموم مردم یا جامعۀ آکادمیک؟ شناخت این تمایزها، امکان ارتباطی فعال و اثربخش را فراهم می‌آورد. سبک نگارش باید چنان ظریف و هنرمندانه باشد که مخاطب را به خوانش باریک‌بینانه و تأمل در متن فراخواند. این رویکرد همه‌جانبه، نه‌تنها به معمار اجازه می‌دهد تا هویت و جایگاه خود را در عرصه‌ای تثبیت کند که برگزیده است؛ بلکه زمینه‌ساز دستیابی به موفقیت‌هایی چشمگیر در آینده خواهد بود.

 

شناخت و عبور از محدودیت‌های رسانه‌ای

در دنیای امروز، شبکه‌های اجتماعی نقش بسیار مهمی در زندگی همگان ایفا می‌کنند. معماران، بخشی از این جامعه، لازم است که در این شبکه‌های اجتماعی حضور پررنگ‌تری داشته باشند. برخی از مهم‌ترین پلتفرم‌ها شامل اکس (توییتر)، لینکدین، اینستاگرام، پینترست، فیس‌بوک و یوتیوب است. همچنین امروزه اپلیکیشن‌[1]های پادکست نیز به‌طور فزاینده‌ای محبوب شده‌اند. هریک از این پلتفرم‌ها دارای ساختار و سازوکار خاص خود هستند که استفادۀ مؤثر از آن‌ها، مهارت‌های منحصربه‌فردی را می‌طلبد. معماران می‌توانند آزادانه پلتفرم موردنظر خود را انتخاب و در آن به فعالیت بپردازند. همین انتخاب پلتفرم دلخواه می‌تواند منجر به ایجاد اجتماع‌های کوچک و بزرگی شود که اهداف و علایق مشترکی دارند. برای مثال، افرادی که طرفدار توییتر هستند، به‌طور روزانه به نوشتن متن‌های کوتاه و مختصر می‌پردازند و از این طریق، دوستان و ارتباطات اجتماعی خود را گسترش می‌دهند. این امکان انتخاب و حضور در پلتفرم‌های متنوع، به معماران این فرصت را می‌دهد تا با توجه به شخصیت خود، به بازنمایی هویت حرفه‌ای و اجتماعی‌شان بپردازند. این حضور هدفمند در شبکه‌های اجتماعی، نه‌تنها به تقویت جایگاه فردی معماران می‌انجامد، بلکه می‌تواند به شکل‌گیری گفتمان‌های تأثیرگذار در حوزۀ معماری و طراحی شهری نیز کمک کند. درمجموع، توانایی انتخاب و بهره‌برداری هوشمندانه از پلتفرم‌های مختلف شبکه‌های اجتماعی، به معماران این امکان را می‌دهد تا به تقویت حضور و هویت حرفه‌ای خود بپردازند.

تنوع در این پلتفرم‌ها آزادی عمل را به طیف گسترده‌ای از کاربران با شخصیت‌های متنوع برای بیان خود خواهد داد. معمارانی که تمایل دارند از طریق نوشته‌هایشان شناخته شوند، شاید همان کاربرانی هستند که نوشته‌های دیگران را بیشتر دنبال کرده و ارتباطات خود را از این طریق توسعه می‌دهند؛ بنابراین فضای پلتفرم‌هایی چون توییتر و لینکدین برای آنان خوشایند‌تر خواهد بود. از سوی دیگر، آن دسته از معماران که تمایل دارند محتوای خود را تنها از طریق صدایشان به مخاطبان منتقل کنند، می‌توانند از برنامه‌های پادکست به نحو مؤثرتری برای تداوم فعالیت‌های خود بهره ببرند. همچنین فضای یوتیوب برای آنان که محتوای تصویری تخصصی‌تر و کمی طولانی‌تر تولید می‌کنند و وقت بیشتری را صرف این امر می‌کنند، می‌تواند پلتفرم مناسبی به شمار بیاید؛ اما شبکه‌های اجتماعی دیگری مانند اینستاگرام و فیس‌بوک، پرمخاطب‌ترین رسانه‌های اجتماعی جهان، محتوای عکس، فیلم و متن را باهم ترکیب می‌کنند و در این پلتفرم‌ها هیچ‌کدام بر دیگری ارجحیتی ندارند، با توجه به میزان استفادۀ روزانۀ بیشتر افراد جامعه باید موردتوجه قرار بگیرند. درمجموع، تنوع پلتفرم‌های موجود به معماران این امکان را می‌دهد تا با انتخاب رسانه‌های متناسب با سبک و محتوای خود، به نحو ارزنده‌تری به بیان و انتقال آثار و اندیشه‌های خود بپردازند.

 

صدای سکوت کلمات

اگرچه معماران کشیدن را به نوشتن ترجیح می‌دهند، اما این امر ارزش و جایگاه نوشتن در معماری را کاهش نمی‌دهد. با دقت در این موضوع می‌توان دریافت که شاید با فعالیت در عرصۀ معماری، یکی از مهارت‌هایی که معماران در آن تخصص پیدا کرده‌اند، کاهش طول نوشته‌ها و بسنده کردن به نوشتن چند کلمه برای بیان اهداف خود و پرهیز از پرداختن به جزئیات است. آشکار است که نوشتن برای معماران بیانگر اهمیت موضوع از دید آن‌هاست. معماران برای تقویت حضور خود در جامعه و برقراری ارتباط سازنده با مخاطبان‌شان، باید بتوانند از هر چیزی که آن‌ها را به تفکر وامی‌دارد، محتوای ارزشمندی تولید کنند. آن‌ها باید با شفافیت کامل، افکاری را که با خود حمل می‌کنند، بیان کنند و در این مسیر، چنان آزادانه عمل کنند که از مخاطبان موافق و مخالف، با همان میزان شفافیت و آزادی بازخورد دریافت کنند. این تمایل به شنیدن باید دوجانبه باشد. با توجه به گستردگی و پیچیدگی دنیای معماری، معماران موضوعات فراوانی دارند که می‌توانند روزانه با مخاطبان خود به اشتراک بگذارند. در مسیر کوتاه و روزمره از خانه تا محل کار، تمام حواس آنان با موضوعات اجتماعی، محیط‌زیستی، هنری و فرهنگی درگیر است؛ موضوعاتی که در دنیای معماری هرروزه به چالش کشیده می‌شوند و گاهی به راه‌حل می‌رسند. معماران باید با قدرت، این افکار، رفتارها و اتفاقات روزمره را از ذهن خارج و بیان شخصی‌شان را ابراز کنند. نمی‌شود انکار کرد که معماران به‌وسیلۀ تجربه، مطالعه، فعالیت و آشنا با حوزه‌های مختلف، به‌ویژه رشته‌های بین‌رشته‌ای، در شبکه‌های اجتماعی با قدرت بیشتری می‌درخشند.

 

بازتاب هویت معماران در لابه‌لای رسانه‌ها

معماری هنری است که در طول زمان، با هر پروژه و هر مخاطب، به تکامل و بالندگی می‌رسد و معمار آن هنرمندی است که در این مسیر هویت خود را شکل می‌دهد. صفحۀ کاری هر معمار، نمایشگاهی قدرتمند و قابل استناد از سیر تحول و پیشرفت اوست. هر پروژه چالشی است که معمار با آن روبه‌رو می‌شود و با خلاقیت و دانش و مهارت خود به آن پاسخ می‌دهد. این پاسخ‌ها مجموعه‌ای از تجربیات ارزشمند است که هویت حرفه‌ای معمار را شکل می‌دهد و او را به‌سوی بلوغ و شکوفایی سوق می‌دهد. سهیم شدن بخش‌های مهمی از این روند با مخاطبان نقش مهمی را در ایفای مسئولیت معماران نسبت به جامعه خواهد داشت. هر بیننده، با دیدگاه، تجربیات و شخصیت خاص خود، به آثار معمار می‌نگرد و این تعامل، سبب غنای هرچه بیشتر صفحۀ کاری و هویت حرفه‌ای او می‌شود. معمار به‌تدریج به هویت واقعی و جامع‌تری از خود دست می‌یابد. در این سیر صعودی، معمار با هر پروژه از افق‌های جدیدی رونمایی می‌کند و با هر مخاطب، به تعالی بیشتری می‌رسد. صفحۀ کاری او، همچون نمایشگری است که مسیر حرفه‌ای او را به نمایش می‌گذارد و هویت او را در طول زمان، به‌وضوح جلوه‌گر می‌سازد.

 

حضور آگاهانه

معمارانی که در زمان درست نسبت به موضوعات درست و به‌جا تأمل می‌کنند، معمارانی هستند که توانایی شناسایی نیازها و چالش‌های روز جامعه را دارند و با درک ظرفیت زمانه، قادرند راهکارهای نوآورانه و کاربردی ارائه دهند؛ اما معمارانی که فراتر از این گام برمی‌دارند، معمارانی هستند که زمان درست برای موضوعات مهم را تشخیص داده و افکار خود را دراین‌باره با جامعه به اشتراک می‌گذارند. این دسته از معماران پیشرو، نه‌تنها به نیازهای فیزیکی و کارکردی می‌پردازند، بلکه با آگاه ساختن جامعه از اندیشه‌های نوی خود، مسیر توسعه را هموار می‌سازند. آنان با طرح مباحث اجتماعی، فرهنگی و زیست‌محیطی در گفت‌وگو با مردم، افق جدیدی را پیش روی جامعه می‌گشایند و با ذهنی خلاق و نگاهی فراگیر به مسائل، توانایی پیش‌بینی چالش‌های آینده و ارائۀ راهکارهای پایدار را دارند. آنان با شجاعت و بدون ترس از قضاوت و درک نشدن، در طرح موضوعات نوظهور و درگیر ساختن جامعه در این گفتمان، زمینه را برای تغییر و پیشرفت هموار می‌سازند. در حقیقت، این معماران پیشرو با ایفای نقش «آگاه‌کننده و پیشگام» در جامعه، می‌کوشند تا مرزهای اندیشه را گسترش دهند و معماری را همچون ابزاری برای دگرگونی اجتماعی به کار بگیرند.

معماران فعال و پویا در این زمینه، با شناخت مخاطبان خود قادر خواهند بود محتواهایی ارزشمند را از کوچک‌ترین دریافتی‌ها مانند کامنت[2]، خلق کنند. آن‌ها برای دعوت مخاطبان‌ به همکاری یا دعوت به رویداد یا ورکشاپ[3]‌های خود، علاوه بر انتشار پوستر رویداد، با بیان منحصربه‌فردشان، توضیحاتی مفصل ارائه می‌دهند. این رویکرد هنرمندانه و چندبعدی به آن‌ها امکان می‌دهد تا بیشترین همراهی و مشارکت مخاطبان را در طول مسیر داشته باشد.

 

زیرلایه‌های پست[4]‌ها

آیا رسانه می‌تواند نقاب هویت معماران را بردارد و روح آن‌ها را در فعالیت‌هایشان آشکار سازد؟

با نگاهی دقیق‌تر به شیوۀ ارتباط معماران ایرانی با مخاطبان در فضای مجازی، موارد قابل‌تأملی مانند نحوۀ پاسخ‌گویی به کامنت‌ها و گاهی گزینش افراد خاص برای پاسخ‌گویی، انتشار تقدیرها در کنار نادیده گرفتن نقدها و جسارت نداشتن در نقد پروژه‌های همکاران به‌صورت شفاف، آشکار می‌شود. معماران چند درصد از تمام مسیر پروژه‌هایشان را با مخاطبان به اشتراک گذاشته‌اند؟ چه میزان از افکار و ایده‌هایشان به‌طور شفاف به مخاطبان منتقل می‌شود؟ مخاطبان تا چه حد می‌توانند نظرات خود را بدون ترس از قضاوت ابراز کنند؟

امید است در آینده فرصتی فراهم شود تا این موضوعات به‌طور جامع‌تر بررسی و تحلیل شوند.

 

KOOCHE24-Tara Fattahi

پانوشت

[1] Aplication

[2] Coment

[3] Workshop

[4] Post

لینک کوتاه
https://koochemag.ir/?p=18568

بدون دیدگاه

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند