Qom architecture, from the temper to the taste | Mohammad Hassan Forouzan Far
Contrary to the people’s coating, which has a specific discipline and defines one of the Qom’s features, but this city’s contemporary urban landscape is so disturbed and has no privacy and systems, reflecting people’s tasting undetermined status. The tasting is no longer as the temperament result.
بخش نخست: تنوع بیاندازهی واقعیتهای خیالی که انسان خردمند خلق کرد و تنوع الگوهای رفتاری حاصل از آنها، عناصر اصلی آن چیزی هستند که آن را «فرهنگ» مینامیم. لایههای فرهنگی در طول زمان، تحتتاثیر اقلیمهای چهارگانه و ویژگیهای طبیعی هر منطقه رشد کرده و تثبیت شدهاند. به بیان دیگر الگوهای رفتاری منطقهای گرمسیر بسیار متفاوت از الگوهای رفتاری منطقهای سردسیر است؛ این تفاوتها ناشی از نوع شناخت و میزان درک انسان از طبیعت پیرامون خود است که به مرور بر سبک زندگی و راه و روش او اثر میگذارد. لذا معماری نیز به مثابهی واکنشی به نیازمندیها و متاثر از تفکرها، رفتار و کردار انسان ارتباطی عمیق با لایههای اقلیمی دارد. بنابراین جهت بررسی کیفیتهای معماری یک منطقه و تغییرهای آن در طول زمان میبایست لایهی اقلیمی و در ادامه لایهی فرهنگی آن را کنکاش کرد.
فارابی در فلسفه، منشا اختلاف اخلاقها را در نتیجهی اختلاف آب و هوا میداند و میگوید مردم در هر منطقه که زندگی میکنند تحتتاثیر آب و هوا، زمین، عوامل جغرافیایی و اوضاع اقلیمی آن میباشند. ابنسینا نیز اقلیمهای چهارگانه را عامل مزاجهای چهارگانه و به تبع آن تفاوت اخلاق و رفتارهای انسانها میداند. وی در رابطهی مزاج و مکان مینویسد: «بهنظر میرسد که هر یک از اصناف ساکنان زمین دارای مزاج خاصی هستند موافق با آب و هوای اقلیم آن و در هر مورد، مزاج دارای جنبهی افراط و تفریط میشود.» مزاج مناطق کوهستانی سرد و خشک، مزاج مناطق بیابانی گرم و خشک، مزاج مناطق کنار دریا سرد و مرطوب است. اما ابنسینا انسانهای با مزاج معتدل را از حیث کنشهای حسی و جنبشی نیرومند و کردار آنها را معتدل و مرتب میداند. […]