آپارتمان شمارۀ 2: پیرامون آپارتمان و آپارتماننشینی
۶۰۰ متر پلان ژورنالی، مشاعات دیدنی، دیپلماتنشین، سوپر لاکچری، متریال اروپایی، لوکس، اکازیون، مجلل، درخور تحسین، دید پانوراما، روف اختصاصی مشجر، تراسهای مشجر با قابلیت چیدمان، پنج خواب مستر، آشپزخانۀ جزیره، مطبخ مجزا، ارتفاع مفید سقف واحد 4.5 متر، لابی مجلل با زیر بنای ۱۰۰۰ مترمربع، لابیمَن ۲۴ ساعته با سه شیفت مجزا، مدیریت قوی و کارآزموده از بازنشستگان تحصیلکرده، سرایداری مقیم در مجموعه، دَه پارکینگ سندی بدون مزاحم، هفت انباری، آفیس روم مستر با درِ مجزا از واحد، سیستم هوشمند، فول فِرنیش بِرند، استخر، سونا، جکوزی، سالن بدنسازی، سازهای از آرشیتکت بنام که به ما حس بیپایان گمگشتگی در مفهوم استاندارد خانه را در ایران امروز نشان میدهد. در جامعۀ امروز شهرنشین ایران، توضیحات مبتنی بر مفهوم لوکس تبدیل به ویژگی مفروض استاندارد از مفهوم خانه شده و هر کدام که آیتمهای لوکس کمتری داشته باشند خارج از استاندارد، کماهمیت و کمارزش محسوب میشوند.
در نتیجۀ این نگرش، «خانههای ساده ولی مناسب زندگی» با سودای منفعتطلبی بیشتر و نزدیک شدن به اقلیت نوکیسه و منفعتطلب متصل به قدرت، خراب میشوند تا آپارتمانهایی ساخته شود چهار الی پنج طبقه، یکی از یکی زشتتر و عاری از هر نوع استانداردی. خانه که خرید و اجارۀ آن برای بخش عمدهای از شهروندان روزبهروز به آرزوی دور از حقیقت تبدیل میشود؛ در این سرزمین بدون داشتن حتی یک پارکینگ و آسانسور هم کالایی لوکس محسوب میشود.
اگرچه در میان طبقات اجتماعی مختلف که کموبیش یک فرهنگ هم دارند، عقیدهها مبنی بر چیستی خانۀ استاندارد ممکن است با یکدیگر فرق داشته باشد، اما در جامعۀ امروز ایران که نیازمند اصلاحات در ساختار اقتصادی، بحران تأمین آب، بیکاری، فساد سیستمی، مسئلۀ کاهش سرمایۀ اجتماعی و اعتماد عمومی، فقر و نابرابری و دَهها مسئلۀ اصلی حلنشده و روزافزون دیگر است که بخشی از آنها بهطور مستقیم به مسئلۀ عدم وجود مسکن استاندارد حقیقی در اندازۀ متوسط مرتبط است؛ ازجمله تغییر الگوی خانواده، مسائل ازدواج، حاشیهنشینی شهری، ناامیدی دربارۀ آینده که بخش کوچکی از این مسائل هستند؛ تعریف خانۀ استاندارد دستیافتنی امری ضروری و به معنای واقعی کلمه بحرانی است. در این بحران دولت هم مثل مردم، تماشاچی اوضاع مسکن است و در توزیع عادلانۀ آن اعمال حاکمیت نکرده یا نتوانسته چنین کاری انجام دهد. اطلاعات جامع بازار مسکن تهران میگوید، میانگین قیمت معاملات در ششماهۀ اول سال 99 در زمان تهیۀ سرمقاله شمارۀ سوم مجله کوچه با عنوان آپارتمان در حدود نوزده میلیون و پانصد هزار تومان بوده و میزان تغییرات قیمت در این شش ماه در حدود پنجاهدرصد افزایش را نشان میداد؛ دردناکتر آنکه، این ارقام در آخرین ارزیابی مربوط به چهارشنبه 1 دی در حدود بیستونه میلیون و صد و پنجاههزار تومان بوده و میزان تغییرات قیمت در یک سال اخیر در حدود بیستونه درصد افزایش از دیماه 99 تا دیماه 1400 را نشان میداد.
خانه در گسترهای وسیع تحت نفوذ دستهای از شرایط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است که چشم پوشیدن از آنها ممکن نیست. در شرایط انفجار جمعیت امروز، مشکلات اقتصادی روزافزون، تورم، بیکاری، تحریم و…، اغلب مردم کارکردهای اصلی خانگی مانند خوردن و سرگرمی را در تسهیلات شهری غیر از خانه انجام میدهند و خانه تبدیل به آخرین پناهگاه بشر شده است. در نتیجه، مکان زندگی انسان، تأثیر بسزایی در فعالیتها و افکار شخصی دارد. در این راستا بهمنظور برآوردن خواستههای بهحق مردم، مسئولان و معماران بایستی تمامی جنبههای جامعه را برای امکان تأمین حق مسکن مطلوب برای شهروندان بررسی و مطالعه کنند. کوچه برای مرتبۀ دوم در پی پرداختن به این معضل همیشگی و همواره رو به تزاید است.
هدف اصلی مجله در این پرونده،
گردآوری طیف وسیعی از اندیشههای انتقادی کارشناسان معماری و شهرسازی پیرامون وضعیت آپارتمان از نوع متعارف و مرسوم آن در کلانشهرهای ایران است که بین سه تا پنج طبقه را شامل میشود و بهجای تصور «تنها یک آینده» که با گمانهزنیهای نظاممند و خردورزانه به «چندین آیندهٔ متصور» برای آن مبادرت شود؛ اندیشهورزی در بنیاد و اساس آینده، در قالب خیر عمومی خود را نشان بدهد.
پرداختن به گونههای ویلایی و تک خانواری، بلندمرتبه (بیش از دَه طبقه)، مجتمع مسکونی (بیش از چهل واحد)، شهرک (اکباتان، مسکن مهر و شهرکهای سازمانی) و مسکن حاشیهنشینی شامل این پرونده نیست.
سؤالات اصلی مجله در هر جستار:
- با گذری بر فرهنگ گذشته و نقش خانههای قدیمی در آن، چه آموزههایی را میتوان برای طراحی آپارتمانهای مسکونی امروز به کار گرفت؟
- برای رفع نارساییهای ساختوساز در آپارتمانهای مسکونی با پذیرش این فرضیه که این روند (تحتالشعاع قرارگرفتن منافع عمومی بهوسیلۀ منافع افراد سوداگر) بحران در انواع خود را به بار میآورد، چه اقدامی میتوانیم انجام دهیم؟
- بهعنوان معمار، چگونه میتوانیم در این جریانِ سوداگر برای نیازها و سبک زندگیهایی که در قالب زمان -اکنون و آینده- تغییر میکنند، فرصتهایی ایجاد کنیم؟
- تصویر «آرمانی» جوانان ایرانی (متولدین 1370 به بعد) از بودن-در-خانه چگونه بوده است؟
- راهبردهای طراحی معماری مسکن در ایران با نگاه به تغییرات اجتماعی دَه سال آینده (مهاجرت، پیری جمعیت، میل به زندگی مجردی، کاهش بُعد خانوار) چگونه باید باشد؟
- سلیقۀ زیباییشناختی در طراحی آپارتمانهای مسکونی طی پنج سال اخیر چه تغییری داشته است؟
- فهم مشترک ایرانیان امروز از خانه چیست؟
- معماران اِلیت/نخبه چه نقشی در این وضعیت و خروج از بحران مسکن دارند؟
- مقررات فعلی و نظام بررسیکنندۀ ساختوساز امروزی چگونه میتواند به کیفیتها توجه کند؟
- نقش دانشکده و مؤسسات آموزش معماری و شهرسازی بهصورت مستقیم و غیرمستقیم در افزایش کیفت مسکن چگونه باید باشد؟
بهطور خلاصه، در این شماره قرار است که هر مقاله به پارادیم آیندهنگاری «ممکن یا محتمل بازدارنده» برای سیاستگذاری طراحی و برنامهریزی شهرسازی یا معماری آپارتمانهای مسکونی کلانشهرهای ایران بپردازد.