The Frog (2024)
مارال ریوندی:
اپیزود اول مینیسریال «قورباغه» در جنگلی سرسبز با درختان بلند و صدای پرندگان و خشخش برگهایی که باد از میانشان میگذرد، آغاز میشود. شهر جونگدو در کوهستانی سرسبز با مردمان محلی ساده و مهربان قرار دارد که از هیاهوی شهر بیزارند. آنان میزبان گردشگرانی هستند که برای فرار از هیاهوی زندگی شهری و پیچیدگیهایش به این شهر کوهستانی سفر میکنند و ذوق هنری و خلاقیت برآمده از سادگی درونشان بهواسطۀ این میزبانی بیدار شده است. هتلها، متلها، کافهها و مراکز خدماتی، همه و همه با دقتی معمارانه و با جزئیاتی چشمنواز طراحی و اجرا شدهاند. «کافه رختشویی» یکی از آن دسته فضاهایی است که شاید ایدۀ آن برای بسیاری از معماران نو و مبتکرانه باشد. کافه رختشویی یکی از فضاهای کلیدی است که در این سریال در جایگاه محلی برای از بین بردن آثار جرم ایفای نقش میکند. فضایی با در بزرگ نارنجیرنگ که در آن ماشینهای رختشویی قرمزرنگ، موسیقی خاص و عجیبی را هنگام صرف قهوه برای مهمانان خود به اجرا درمیآورند.
این نکته قابلذکر است که تمامی فضاهایی که در این مینیسریال فیلمبرداری شده است، بهصورت ویژه و بر مبنای فیلمنامه و سناریو طراحی و ساخته شده و میتوان گفت فضاها بهمثابۀ شخصیتهای این مینیسریال در کنار بازیگران به ایفای نقش میپردازند. به معنا و مفهوم هر رنگ از منظر روانشناختی و تأثیر آن بر فضا نیز در سریال بهصورت ویژه توجه شده است. استفاده از رنگ آبی در نمای خارجی و داخلی هتل جنگلی نیز نشاندهندۀ میل کم صاحب هتل و کنجکاو نبودنش دربارۀ مهمانانی است که در هتل اقامت دارند و این موضوع بهخوبی در تصمیمات و رفتار «جان یونگ ها» در نحوۀ برخورد با زن قاتل قابلمشاهده است.
در لایهای دیگر، مینی سریال قورباغه به مقایسۀ سبک زندگی، تصمیمات و رفتار مردم در کلانشهرهایی مانند سئول و شهرهایی کوچک مانند جونگدو میپردازد.
درختی تنومند در جنگل فروافتاد، آیا کمک میخواهد یا جز سکوت هیچ صدایی به گوش نمیرسد؟
سریال در دو برش از زمان پیش میرود؛ یکی در سال 2001 و دیگری در سال 2024 با داستانی مشابه از دو قاتل سریالی که به دلایلی که در سریال بهطور مستقیم به آنها اشاره نمیشود، تبدیل به افرادی ضداجتماعی (Anti social) و قاتلانی سریالی شدهاند.
در سال 2024 کودکی در هتلی جنگلی در جونگدو توسط زنی جوان کشته میشود و جسدش هیچوقت پیدا نمیشود.
در سال 2001 زنی جوان در هتلی به نام «لیک ویو» (Lake view) توسط مردی کشته میشود و مرگ او زندگی خانوادۀ صاحب هتل را زیرورو میکند.
این دو حادثه را میتوان از سه منظر روانشناسی، معماری و طراحی شهری بررسی کرد:
اول: قربانیان چنین جنایاتی چه کسانی هستند؟ آیا بازماندگان میتوانند پس از سپری کردن دوران سوگ به زندگی عادیشان بازگردند یا خود تبدیل به جنایتکارانی جدید میشوند؟ قربانیان این دو جنایت نهتنها یک زن و یک کودک بهقتلرسیده، بلکه همسر صاحب هتل، فرزندشان و همچنین خود او هستند؛ خانوادهای که دچار فروپاشی میشود و از میان آنان فرزندشان، «کو جی هو»، بعد از گذشت 23 سال برای انتقام به جونگدو بازمیگردد. او 23 سال از عمر خود را صرف تلاش و برنامهریزی و آمادگی برای انتقام مرگ مادرش کرده است؛ مادری که به دلیل حضور در صحنۀ جرم دیگر نتوانست به حالت عادی بازگردد و درنهایت به زندگی خود پایان داد. قاتلی که از دیدگاه او توسط دولت بهدرستی و بهطور کامل مجازات نشده است، قاتلی جدید از آن پسر میسازد. این پسر در 36 سالگی به دنبال انتقام است و رؤیایی جز انتقام ندارد! او در خرابههای هتل لیک ویو زندگی میکند. شاید این نوع از زندگی نیز مرگی تدریجی باشد که پس از جنایت به سراغ بازماندگان قربانی میرود.
مراحل سوگ از دست دادن مادر و آلزایمر پدر هنوز تمام نشده است و پسر راهی جز بازگشتن به هتل مخروبۀ لیک ویو و انتقام شخصی از قاتل هنگامی که به دیدار مادر پیرش به بیمارستان میرود، ندارد. هنگامیکه قاتل سریالی پس از 23 سال برای دیدار با مادر مریضش در بیمارستانی که تحت پروتکلهای پلیس است به شهر بازمیگردد، قاتل دیگری در حال ارتکاب جرم در این شهر است و هتل دیگری را صحنۀ داستان خشونتآمیز خود کرده است.
او هنرمندی نقاش است که احساسات متناقض و غیرانسانی خود را در هنرش نشان میدهد و مادرخواندۀ فرزند مردی است که او را دوست داشته و اولین قربانی خشم او نیز کودکی است که به او اعتماد دارد.
کودک برای سفری دلانگیز در جنگل وارد هتلی زیبا شده که با جزئیات بسیار و رنگی تزئین شده است و مرد خوشقلبی که صاحب این هتل است با او بازی میکند و وقت میگذراند. تنها مانع برای شادی او مادرخواندهای است که خشمگین است و کنترلی بر خشم خود ندارد.
صاحب هتل، جان یونگ ها، قربانی دیگر این جنایت است. او با دیدن آثار جرم بازهم نمیتواند ماجرای قتل پسربچه را بپذیرد و دست به انکار میزند. او نمیتواند بپذیرد که مادری فرزند خود را به قتل برساند؛ از سوی دیگر کسبوکار خود را در خطر میبیند و نمیتواند موضوع را به پلیس گزارش دهد.
سکانسهای زیادی دربارۀ پیشینۀ زن وجود ندارد، اما آنچه به آن اشاره شده است، پدری قدرتمند و سیاستمدار است که ارتباط خوبی با زن ندارد و اعتماد او نیز بهواسطۀ رفتارهای ناهنجار و خشونتآمیز زن بهطور کامل از بین رفته و رابطهشان مخدوش شده است.
در سناریوی فیلم تلاش شده است تا به قربانیان و خانوادۀ آنان پرداخته شود که قربانیان دیگر اینگونه جرائم هستند و این سؤال مطرح میشود که درواقع بهترین نوع مجازات برای افراد جامعهگریز و ضداجتماعی چیست؟ آیا علاج واقعه را میتوان قبل از وقوع یافت و بهگونهای بسترسازی کرد که کودکان در بزرگسالی چنین رفتارهایی را از خود بروز ندهند؟
دوم: بررسی تأثیر متقابل محیط و انسان بر یکدیگر، موردتوجه بسیاری از طراحان شهری و معماران است؛ اما پرسشی که در این میان مطرح میشود این است: آیا رفتار انسان تابعی از فضاست؟ آیا فضا میتواند انسان را بهسوی رفتارهایی سوق دهد و مانع گونهای از رفتارهای دیگر شود؟ آیا فضا میتواند با رفتارهای نابهنجار همکاری نکند و آنها را پس بزند؟ شاید در وهلۀ اول دور از انتظار باشد که شهر گردشگری و جنگلی جونگدو میزبان قاتلان سریالی باشد، اما اگر روایات موثق دربارۀ قتلها مطالعه شود، مشاهده میشود که بسیاری از این جنایات در فضا و مکانی اتفاق افتاده که دور از انتظار بوده است.
پرسشهای دیگری نیز میتواند توسط معماران دربارۀ این سریال مطرح شود؛ اینکه نقش معمار در شکلگیری آیندۀ کودکان، انسانهایی دارای سلامت روان، چیست؟
در لایۀ دیگری میتوان خوانش دیگری نیز از سریال داشت؛ هم انسان میتواند قربانی زندگی بیروح و خشن شهری باشد و هم فضاهای شهری گرم و صمیمی کوچک یا روستایی میتوانند قربانی خشونتی باشند که انسان با آن طی سالها شهرنشینی خو گرفته است و با خود به این فضاها میآورد. آیا در جایی که فضاهای شهری و معماری انسان را بیمار میکنند، فضاهایی دیگر در جایی دیگر میتوانند انسان را شفا دهند؟ آیا معماری آنقدر قدرتمند است که رفتار انسان را تغییر دهد یا حداقل او را وادار کند که رفتاری متناسب با محیط و فضا و مکان اطرافش داشته باشد؟ به نظر میرسد پاسخ چنین سؤالاتی را تمام طراحان شهری و معماران حداقل برای یکبار باید به خود بدهند و این سریال برای معماران، طراحان شهری، جامعهشناسان، روانشناسان و سیاستمداران بستری را به وجود میآورد که نقش خود را در جلوگیری، کاهش و کنترل چنین رفتارهایی برای بار دیگر بررسی کنند.