ساناز حائری: 1357. دانشآموختۀ دکتری معماری از دانشگاه تهران، استادیار گروه معماری، دانشکدۀ هنر و معماری دانشگاه شیراز
شیراز شهری است که به علت موقعیت جغرافیایی و ویژگیهای طبیعی، دارای محیطزیست درونشهری منحصربهفردی است که مناظر شهری را در مکانهای متعدد شکل داده است و رفتارها و ذائقۀ مردمانش را تحت تأثیر قرار میدهد تا بخشی از هویت فرهنگی شیراز را بسازد.
Shiraz Cultural Identity due to Landscape Identity | Sanaz Haeri
Shiraz is a city that, due to its geographical location and natural features, has a unique inner-city environment that creates urban landscape in many places and influences the behaviors and tastes of its people to make it a part of Shiraz cultural identity.
پس از یک رگبار بهاری که از کوچهباغهای «قصردشت» عبور میکنی، بوی کاهگل دیوارها و برگ درختان چنار و گردو به مشام میرسد. خوب که گوش میدهی صدای پرندگان را میشنوی که غوغایی به راه انداختهاند. وقتی میخواهی از گرمای تابستان که بگریزی، از باغ «عفیفآباد» و باغ «جهاننما» سر درمیآوری و به زیر سایۀ درختان نارنج پناه میبری و به صدای فوارهها گوش میسپاری که رطوبتش جانبخش است. پس از باران پاییزی از بلوار ارم که گذر کنی ازدحام جمعیتی را میبینی که رهسپار باغ «ارم» شدهاند تا به تماشای تکاپوی برگهای رنگارنگ پاییزی بنشینند. اواخر اسفندماه از پل «معالیآباد» که وارد بلوار چمران میشوی با ترافیک چشمگیری مواجه میشوی که ناشی از حضور بیشمار پرندگان مهاجر «کاکایی» بر دریاچۀ «نهر اعظم»[1] است و مردمان بسیاری که برای غذا دادن به پرندگان و تفرجی دلنشین تجمع کردهاند. چقدر تعامل مردم و پرندگان زیبا و هیجانانگیز است. هر صبح جمعه که به آرامگاه «باباکوهی»[2] و کوه «دراک»[3] بروی از حضور جمعیت کثیر کوهپیمایان تعجب میکنی. انگار مردم شیراز خاطرات بسیاری با محیطزیست طبیعی درونشهری دارند. باغهای قصردشت و کوچهباغهایش، چهارباغهای قدیمی[4]، کوههای دراک و باباکوهی، رودخانۀ فصلی «خرم دره» (رودخانۀ خشک)، دریاچۀ «مهارلو» و… ساختار اکولوژیکی[5] شهر شیراز هستند که هویت فرهنگی آن نیز محسوب میشوند. طبیعتی که در تغییر شرایط اقلیمی، شرایط اکولوژیک، سیما و منظر شهری، هویت شیراز را شکل میدهد. رفتارهای مردم نیز در فصول مختلف، متأثر از شرایط اقلیمی متفاوت خواهد بود که در کنش با طبیعت درونشهری شیراز است.
چالش میان تعاریف سیما و منظر شهری، شهرسازی و محیطزیستهای درونشهری موجب میشود تا برنامهریزی و طراحی شهری، ساختار اکولوژیک و منظر شهری بر پایۀ نگرشی متفاوت خلق شود؛ بهگونهای که تمرکز بر ساختوساز و بافتهای متراکم شهری کاهش یابد و حفاظت و احیای محیطزیست درونشهری حائز اهمیت شود تا بهبود شرایط اکولوژیک و منظر، بخشی از خدمات شهری نیز محسوب شود.
بهراستی شهرسازی معاصر پرسپکتیو[6]ی چندکانونی میطلبد تا مفاهیم فرم، عملکرد، زمین و جریانها را درون لایههای پویای منظر در برگیرد. در چنین حساسیتی، جنبههای «فرهنگ» و «طبیعت» نه جدا و نه مغشوشاند، بلکه درون منظر کلانشهری به هم بافته شدهاند (دبیری و مثنوی، 1394). براساس نظریۀ المستد[7]، منظر، محیط زندگی است و بازتابی از ارتباط و چالش انسان با محیط فیزیکی اوست. هرچند نظر اولیۀ او مبتنی بر شکلدهی شهر براساس منافع جمعی است، اما او مطرح میکند که توجه به سلامت انسان به معنای توجه به منظر و محیط طبیعی است.(Thompson & Steiner, 1997) منظر با بهرهمندی مؤلفهها و محیطهای طبیعی و با شناخت الگوهای بومشناختی و الگوهای فرهنگی به ایجاد حس مکان، برانگیختن تصاویر ذهنی مطلوب و به خاطر سپردن آنها در گذر زمان میپردازد. (یوسفی نجفآبادی، 1395).
در نگرشهای معاصر در شهرسازی، حفاظت و احیای پتانسیلهای اکولوژیک شهری (اغلب شامل محیطزیست طبیعی و مصنوع درونشهری است) حائز اهمیت است. هرچند که ممکن است ساختار طبیعی، زیستبوم اولیۀ خود را از دست داده یا دچار اختلالات متعددی باشد، اما با هدف ایجاد اکوسیستم مصنوع ثانویه احیا و بازآفرینی آنها صورت میگیرد که میتواند همان سطح از وابستگیهای متقابل زیستبومهای طبیعی را درگذر زمان و بین اجزای خود ایجاد کند؛ بنابراین زمینهای خالی عرصههای ارزشمندی برای افزایش اکوسیستمهای طبیعی است و ارزش نهادن بر زمینهای اشباعشده از ساختوساز، دیگر در اولویت قرار ندارد. ازاینرو توسعۀ یک شهر باید با در نظر گرفتن ارزشهای کمی و کیفی محیطی آن بستر شکل گیرد تا شهر بین معیارهای تاریخی، زندگی اکنون شهر و فضاهای منظرین آن رخ دهد (Hagan, 2016).
شایانذکر است که هر شهر حاصل فرایند تعامل انسان و مکان است که در تجربههای فضایی آن نمود مییابد. تصاویر ذهنی با توجه به عناصر کالبدی محیط ساخته میشوند و در صورت استمرار تجربۀ ادراک شهروندان، تجربه ساکنان از شهر در طول زمان اصالت مییابد تا کنش و واکنش شهروندان در فرایند مواجهه با محیط شکل گیرد. ضرورت دارد که بینشی کلنگر و سیستماتیک[8] محیط شهری را بهمثابۀ منظر شهری در ارتباط با فرایندها و اکوسیستمهای طبیعی ببیند تا بتوان در این خصوص تغییرات لازم را در حوزۀ طراحی شهری، برنامهریزی شهری و توسعۀ شهری ایجاد کرد (حائری، اسماعیل دخت، 1401).
تداوم حیات منظر بهعنوان پتانسیلهای رشد ویژگیهای اکولوژیک شهری منوط به فهم منظر است، چراکه منظر فضای اندیشیدن به محیط به طرق گوناگون را فراهم میکند. منظر تأثیر زیادی بر کیفیت زندگی دارد و نباید آن را به اقتصاد یا تصمیمات حرفهای صرف واگذار کرد، زیرا در ادراک ما بین الگو و فرایندهای سازندۀ بستر (زمین) با زیبایی ارتباط مستقیمی وجود دارد که جنبههای فیزیکی را به جنبههای ادراکی منظر تبدیل میکند. تعامل با منظر و درک ضرورت آن، به بطن فرهنگ یک جامعه برمیگردد. انسان در تعادل با محیط بسیار پویا و متغیر، احساس ناپایداری میکند و ممکن است بهسختی با منظری که مدام در حال تغییر است، سازگار شود، اما منظرها بخشی از میراث فرهنگی بشر هستند و این میراث بهعنوان بخشی از سرمایۀ ذهنی و فکری شهروندان موردتوجه قرار میگیرند. کاسگرو[9] معتقد است منظر را از دو مبحث کلی میتوان دید: اول رویکرد اکولوژیکی که بر فرایندهای انفعالی بین طبیعت و انسان متمرکز میشود و دوم، (وی آن را جنبۀ رمزی، نامیده است) بر معانی فرهنگ، متن و زمینه و فرایندهای منظر تمرکز دارد که در شکلدهی به محیط مؤثرند. مناظر محیطی که در آن زندگی میکنیم متأثر از ذهنیت بوده و با شهروندان در ارتباطاند. این حقیقتی است که از شهرسازی دوران مدرن بسیار فراتر میرود و نگرشهای معاصر را میسازد (منصوری و حبیبی، 1389).
هویت فرهنگی و مکانی شیراز نهتنها متأثر از ویژگیهای ابنیه و بافت شهری تاریخی است، بلکه بهواسطۀ ویژگی طبیعتدوستی نیز شکل گرفته است. نگرشهای شهرسازی اکولوژیک و شهرسازی منظرگرا، راهی بهسوی آیندۀ شهر شیراز است، چراکه حفاظت و احیای محیطزیست درونشهری و ایجاد مناظر طبیعی انسانساخت، ریشه در فرهنگ جاودانۀ مردم دارد، چراکه هویت منظر شهری شیراز، هویت مردم آن است.
پینوشت
[1] رودخانۀ خشک (خرم دره) شیراز از تجمیع دو رود «نهر اعظم» و «چنارسوخته» تشکیل میشود. از سال 1380 از طرف شهرداری شیراز (با مدیریت سازمان سیما و منظر شهری) بهصورت مصنوع در ابتدای مسیر تجمیع آب، بند انحرافی ساخته شده است. دریاچهای کوچک و مصنوع پدیده آورده شده که در ابتدا برای آبیاری باغهای قصردشت ایجاد شده است، اما سالهاست که پذیرای پرندگان مهاجر کاکایی است.
[2] واقع در بخشی از کوههای زاگرس به نام «باباکوهی».
[3] بخشی از کوههای زاگرس در سمت شمال غربی شیراز. مرتفعترین رشتهکوه در حریم شهر به ارتفاع 2900 متر.
[4] ساختار فضای سبز باغ ارم، باغ عفیفآباد، باغ جهاننما، باغ دلگشا و چهارباغ است که ساختار اصیل منظرین ایرانی محسوب میشود.
[5] اکولوژی در لغت به معنای «بومشناسی» و در اصطلاح به معنای رابطۀ طبیعی میان گیاهان، حیوانات و انسانها از یکسو و محیطزیست آنها از سوی دیگر است. عنوان اکولوژی مفاهیم گستردهای را در همۀ زمینهها بیان میکند. این مفهوم برای اولین بار دربارۀ وابستگی گیاهان و حیوانات به محیط طبیعی به کار گرفته شد. از اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم مفهوم اکولوژی موردتوجه دانشمندان علوم و رشتههای مختلف قرار گرفته و مطالعات شهری نیز از این جریان بهسرعت تأثیر پذیرفته است (بهبهانی، ۱۳۸6).
[6] Perspective
[7] Frederick Law Olmsted (1822- 1903)
[8] Systematic
[9] Denis Cosgrove
منابع
- حائری، اسماعیل دخت (1401). «مقیاسهای تعامل منظر شهری با اکولوژی شهری در برنامههای توسعۀ شهری». منظر، دورۀ 14، شمارۀ 59، ص 58-73.
- دبیری، مریم؛ مثنوی، محمدرضا (1394). «از توسعۀ شهری تا شهرسازی اکولوژیک منظرگرا». منظر، دورۀ 7، شمارۀ 32، ص 66-73.
- منصوری، سید امیر؛ حبیبی، امین (1389). «تبیین و ارزیابی مؤلفههای مؤثر بر ارتقای نقش منظر در پایداری محیط بررسی موردی رودخانۀ خشک شیراز». فصلنامۀ باغنظر، دورۀ 7، شمارۀ 15، ص 63-78.
- یوسفی نجفآبادی، مریم (1395). «معیارهای ارزیابی طرحهای احیای فضاهای طبیعی درونشهری». هفت شهر، دورۀ 4، شمارۀ 55-56، ص 74-86.
- Hagan, S. (2016). ”Performalism”: Environmental metrics and urban design. In: Mostafavi, Mohsen and Dogherty, Gareth, (eds.) Ecological Urbanism. Harvard University Graduate School of Design and Lars Muller Publishers, Baden, Switzerland, p. 458-467.
- Thompson, G. F., Steiner, F. R., A. (1997). Ecological design and planning. First edition.
بدون دیدگاه