از مهمترین شاخصها در انتخاب برترین شهر دوستدار دوچرخه در سالیان متمادی، ایجاد زیرساختهای لازم برای انجام سهم قابلتوجهی از سفرهای شهری شهروندان با استفاده از وسایل نقلیۀ فعال شامل تردد با دوچرخه یا بهصورت پیاده است.
Bicycle: Together, we will achieve the city we desire | Maryam Asgaripour
In choosing the top bicycle-friendly city each year, one of the most important factors is creating the necessary infrastructure so that a significant portion of trips can be made by active modes of transportation, such as walking or cycling.
سال 1430 چند روزی است که آغاز شده و من هفتادمین سال حضورم در عرصۀ هستی را سپری میکنم. تهران، شهری است که احساسات متنوعی را در آن تجربه کردهام. احساساتی چون دوست داشتن و دوست داشته شدن، ترس، درد، خشم و ناراحتی برای خودم و هموطنانم، اما خوشبختانه امروز دیگر از آن ترسها و تهدیدهای دهههای آخر قرن 13 و اوایل قرن 14 خبری نیست. دیگر برای کوچکترین انتخابهایمان، بازخواست و بازداشت نمیشویم. در آن زمان، مردم احساسات سخت و تلخی را تجربه میکردند. خودروهای بیکیفیت و فاقد ایمنی لازم و آمار سرسامآور تصادفات جادهای یکی از تلخترین آنها بود. یادم میآید فقط در نوروز سال 1402 بیش از 85 هزار تصادف رخ داد که منجر به از بین رفتن جان بیش از 1100 نفر از هموطنان شد. این آمارهای ناگوار در کنار مشکلات روزافزون اقتصادی، تبعات ناشی از آلودگی غیرقابلکنترل، روزهای سختی را برای مردم رقم میزد. یادم میآید که سالیان متمادی کیفیت هوای تهران در تعداد انگشتشماری از روزها قابلقبول شمرده میشد و آنهم محدود به ایام نوروز و مصادف با سفرهای نوروزی بود.
حالا چند سالی است که تهران یکی از بهترین عملکردها را در توسعۀ دوچرخه و انسانمحوری در دنیا نشان داده است. سرانجام متخصصان توانستند با تهیه و اجرای طرحی جامع برای حملونقل و ترافیک شهر تهران، مشکلات سالیان قبل را پشت سر بگذارند. دیگر خبری از بزرگراههای پر از خودرو و دود و درد نیست. سالهاست تمام بزرگراههای شهر به سبزراههای وسیعی با پوشش گیاهی زیبا، مسیرهای باکیفیت دوچرخهسواری، پیادهروی و خودروهای برقی تبدیل شده است. تعداد محلات تهران اما خیلی بیشتر از گذشته شده و حس زندگی در آنها موج میزند.
چند روز پیش، در حال قدم زدن در یکی از محلات قدیمی و ارزشمند تهران به نام عودلاجان بودم. شاید شما یادتان نباشد، اما سالیان زیادی این مردم از این محله مهاجرت کرده و بافت از سکونت پوک شده بود، اما حالا سکونت به محله بازگشته و دیگر از هیاهوی حاملان بار و گاریهای دستی، بیسامانی تردد موتورسواران و ترس عابران پیاده، بیتوتۀ معتادان در گوشهکنار بناهای تاریخی ارزشمند خالی از سکنۀ این محله، خبری نیست. تماشای احوالپرسی گرم همسایگان، هیاهوی شیرین کودکان حین بازی در انتهای یک بنبست سبز و تردد زنان، مردان، کودکان و افراد سالخورده با دوچرخه و سهچرخههای جذاب، حمل بار با دوچرخههای مخصوص و… شادمانم کرده و اندوه گذشته را برای نابسامانی این محلات به فراموشی میسپارد. ایکاش زودتر از اینها این تغییرات رخ میداد و نسلهای پیشین هم طعم آسایش ناشی از این تغییر را میچشیدند.
چه خوب که نسل جدید، آرامشی وصفنشدنی و پایدار را تجربه میکنند. دیگر خبری از مصائب ناشی از ترافیک و آلودگی روزافزون شامل انواع بیماریهای روانی و جسمی، آسیبهای غیرقابلجبران ناشی از بیتحرکی، مرگها و ولادتهای زودرس و بسیاری از مشکلات دیگر نیست. امروز خوشبختانه تمام ملزومات و نیازهای زندگی شهری در سطح هر محله به شکل عادلانهای توزیع شده و دیگر هیچکس برای مراجعه به پزشک، خرید مایحتاج روزمره، دریافت آموزش یا استفاده از باشگاه ورزشی مجبور به طی مسافت زیادی نیست و با حداکثر 10 دقیقه دوچرخهسواری یا 20 دقیقه پیادهروی به تمام امکانات اصلی در سطح محلات دست پیدا خواهد کرد. دیگر خبری از خودروهای شخصی با سوختهای فسیلی نیست چون سالیان زیادی از تغییر انتخاب مردم برای وسیلۀ تردد میگذرد. خودروهای اشتراکی هوشمند، بسیار کمجا و برقی در کنار دوچرخهها و اسکوترهای اشتراکی در سطح شهر کار جابهجایی شهروندان را به عهده دارند و پارک حاشیهای جای خود را به فضاهای مکث و تعاملات اجتماعی دادهاند. سهم زیادی از سطح پارکینگهای طبقاتی در محلات برای طراحی و افزایش سرانههای فرهنگی ازجمله موزه، فضاهای تعاملات و باشگاههای محلی یا مراکز درمانی موردنیاز و استقرار متخصصان بهداشت اختصاص یافته است.
بااینکه جمعیت شهر به بیش از 30 میلیون نفر افزایش یافته، دیگر خبری از روزهای آلوده و بحرانی نیست. شبکۀ روگذرهای مخصوص تردد عابران پیاده و دوچرخهسواران با توجه به کوتاهترین مسیر بین مبادی و مقاصد اصلی سفر مردم، بین محلات و مناطق مختلف شهر طراحی و اجرا شده است. دیگر انتخاب اصلی مردم پیادهروی و دوچرخهسواری است حتی در سفرهایی با بُعد زیاد. حضور گردشگران در شهر تهران در تمامی فصول، به مهمترین منبع درآمد پایدار شهر تبدیل شده است. سرانجام ایدۀ محدودۀ عاری از سوختهای فسیلی با راهاندازی سیستم حملونقل سریع فردی در مرکز شهر تهران تحقق یافت. این سیستم انعطافپذیر، خودران، بیصدا، در دسترس و با قابلیت عبور از میدانهای بزرگمقیاس پس از بومیسازی سالهاست که جایگزین مناسبی برای خودروها و سیستم اتوبوس دیزلی ناکارآمد، بهخصوص در سفرهای طولانی شده است.
نسل جوان و تازهکار، در مجتمعهای زیبا که متناسب با آنها طراحی و احداث شده در حال زندگی هستند؛ آپارتمانهایی هوشمند و قابلتغییر متناسب با شرایط ساکنانش برای مواقع مختلفی مانند جشن و مهمانی یا افزایش اتاق در هنگام افزودن یک عضو جدید به خانواده. تهران اکنون سالهاست که از توسعۀ غیررسمی و حاشیهنشینی رهایی یافته است. دیگر از مسائل ناشی از حاشیهنشینی، نبود تمرکززدایی و تجمع اصناف در مناطق مرکزی شهر، تخریب خانههای میراثی و فرهنگی شهر در اثر ازدحام و تبدیل منازل به انبارها، ناهنجاریها و آسیبهای اجتماعی، حملونقل عمومی ناکارآمد، تراکم بیرویۀ خودرو در معابر، ناامنی و کاهش ایمنی ناشی از تردد بیرویه وسایل نقلیۀ موتوری بهخصوص موتورسیکلتها در شهر خبری نیست. در پایان و در 70 سالگی سرانجام افتخار میکنم که شهر تهران به شعار «داشتن شهر خوب یک اتفاق نیست، بلکه یک انتخاب است» جامۀ عمل پوشانده و یک شهر دوستدار دوچرخه و در یککلام، یک شهر خوب برای همۀ ساکنانش است. امسال تهران برای چندمین سال متمادی، جایزۀ برترین شهر دوستدار دوچرخه و محیطزیست در دنیا را کسب کرده است، افتخاری که مدیون تلاش متخصصان، گروهها و نهادهای مردمنهاد بهخصوص در سالهای 1390 تا 1410 است.
بدون دیدگاه