Tár (2022)
بهزاد اتابکی:
محمل اصلی فیلم، در ظاهر، مناسبات حاکم بر موسیقی ارکستری است. فیلم اما با پاسخی کوتاه، دوپهلو و طناز به سؤال مصاحبهگر، خط روانشناسانۀ داستان را در دقایق اولیه آشکار میکند: عشق، برای هفت دقیقه. همانجا که «تار» این شخصیت مستحکم، پراطمینان و البته «تخیلی»، از برنشتاین[1] خاطره میگوید، گذرا نام گروپیوس[2] را میبرد و همه حول محور «مالر»[3] میچرخند؛ گویی بسیاری از استعارات فیلم ملهم از شخصیت او هستند.
پیشنهاد میکنم کنسرتهای آموزشی لئونارد برنشتاین را ببینید، بهویژه اپیزود «مالر».
برنشتاین -که در کنار حرفۀ اصلیاش، به معنی واقعی معلم بود- مالر را با توجه به آثارش، دچار کشمکشی درونی بین دوگانهها معرفی میکند؛ کشمکش مالرِ آهنگساز با مالر رهبر ارکستر، نبرد جوانِ شاد و عاشق با بزرگسال غمگین و آزرده و حتی کشمکش بین فرهنگ غرب و شرق؛ انگار تاد فیلد[4] این تقابل مدام را از دنیای مالر قرض گرفته و لیدیا تار را حول آنها شکل داده. مفاهیمی دوگانه که با تعریف ژیل دلوزیِ آن، مقابل هم یا سلبی نیستند، بلکه ایجابیاند و هر یک درون دیگری و جداییناپذیر از آن، طوری که هر یک را حتی باید با حضور دیگری پذیرفت.
شخصیت لیدیا درگیر دوگانگی دیگری هم هست: خودشیفتگی در عین شکنندگی.
در اسطورهها، «اکو»[5] که دچار نفرینی ابدی است و جز تکرار آخرین هجای سخن دیگران، توان بیان کلامی از خود را ندارد، شیفتۀ «نارسیس»[6] میشود و از سوز عشق جز «پژواک» چیزی از او نمیماند، نارسیس هم با پسزدن همۀ عشاق، دچار نفرین میشود و شیفتۀ تصویر خودش در آب، لمس درد فراق و نابودی؛ بلانشت[7] اما انگار در لحظه هر دو را درون «لیدیا تار» به تصویر میکشد.
فیلم نمیخواهد بیدردسر به بیننده اطلاعات بدهد، چه در باب شخصیتها و روابط و چه فضا و زمان؛ در عوض سعی دارد حالات درونی «شخصیتها» را با نماهای بسته (مثل نماهای اکسپرسیونیستی از کابوسهای لیدیا) نشان دهد و ارتباط آدمها با دنیای بیرون را با نماهای باز و میزانسنهای بیانگرا.
فیلم عمداً از جزئیات کلیدی بهسرعت میگذرد و کشف و ربطشان را میگذارد بر عهدۀ بیننده، مثل جلد صفحههای وینیلِ[8] روی زمین که همگی آثار «مالر» هستند و توسط برترین رهبران ارکستر اجرا شدهاند، تماس پاهای برهنۀ هر دو زن روی پرترۀ «کلودیو آبادو»[9] و توافق روی انتخاب الگوی لباس او برای «لیدیا» و حتی تیتراژ طولانی آغازین که شبیه به پایان ساخته شده، همه از آن جزئیاتی هستند که اگر در ابتدا دریافتشان کنیم در ادامه بهتر «تار» را درک میکنیم.