Shiraz Architecture; a captive of Shirazian architecture | Saeid Gholampour
Shiraz’s chief dilemma was about the introduction and promotion of individualism and self-centeredness in architecture and other areas of the city’s construction. The self-centeredness had devastated notions such as beauty and ugliness in the residents minds.
چطور سر و کلهی آهن در نمای خانهها پیدا شد؟ دیگر هرگز شبیه به خانه نیستند! قصردشت کجا است؟ از زند دیگر چیزی نمانده! زرگری! ستارخان! عفیفآباد! زرهی و فرهنگشهر، همه و همه به کلی تغییر کردهاند! دیگر هرگز حال و هوای قبل را ندارند! نیمههای دههی نود، تازه دانشجو شده بودم و بیخبر از معماری! فرق بین خوب و بد آن را هم نمیدانستم! درست از میان صفحههای جزوهی حساب و فرمول و معادلههای چند مجهولی با مجهول جدیدی به نام معماری مواجه شدم. تهمایههایی از هنر در خونم بود و از کودکی نقاشیام بد نبود! به یاد میآورم که اولین تمرین معماریام در کلاس، ترسیم ذهنی یک خودرو بود که در آن زمان باب شده بود.
آن روز مورد تحسین قرار گرفتم اما هنوز هم نمیتوانم ادعا کنم که منطق این تمرین را درک نمودهام یا نه! مدام از خود میپرسیدم که آیا معمار خوبی خواهم شد؟ پس از آن بود که تمارین یکی پس از دیگری جای خود را به یکدیگر میدادند تا نوبت به طرحها رسید. تمرین دروس طراحی ما، مشاهدهی نمونه پروژههای اجرا شدهی معمار نامی، آن آقا یا این خانم بود. هرچند متوجه نشدم که دلیل این خواستهی اساتید و آن اشارهی خاص به فلان شخص و فلان بنا منطقی بود یا بهطور کامل بیمنطق و احساسی!؟ […]