معمار جوان؛ پیرامون برزخ معماران جوان پس از خروج از دوزخ دانشگاه
آموزش دانشگاهی معماری در ایران از ابتدا تاکنون با چالشها و مشکلات عدیده روبهرو بوده است. آغاز آن تحت تأثیر فرهنگ غرب بود و استادانی برآمده از دل آموزشهای مکاتب غربی و تفکرات متفاوت با فرهنگ و اقلیم ایران، آموزش معماری را به دست گرفتند. این روند ادامه داشت تا اینکه یک توزیع برنامۀ واحد برای تمام دانشکدههای معماری در نظر گرفته شد و آموزش معماری به سرتاسر کشور در انواع دانشکدههای دولتی، غیردولتی و آزاد راه پیدا کرد. تعدد دانشکدهها و آموزشگاهها بستری برای ایجاد فرصت و تهدید برای معماری شد؛ بهطوریکه بسیاری از معضلات بهوجودآمده در معماری و شهرسازی ایران معاصر ریشه در آموزش این رشتهها دارد. علاوه بر تعدد دانشکده و کمبود استاد، برخی موارد دیگر در ایجاد وضعیت حال حاضر نقشآفرین هستند: جذب دانشجو بیشتر از ظرفیت در دانشگاههای مورد استقبال؛ کمبود امکانات و فضای آموزشی-رفاهی نامناسب جهت فعالیت آموزشی؛ نبود وجود شفافیت مالی در خصوص نحوۀ ادارۀ دانشکدههای معماری؛ اعمال برخی تغییرات غیراستاندارد در اغلب سیلابسهای درسی رسمی وزارت علوم؛ تشکیل نشدن اغلب کلاسها طبق ساعت استاندارد تعریفشده؛ شکاف بین نیازهای بازار ساختمان و تشکلهای صنفی مانند نظاممهندسی ساختمان با دانشگاه. با همۀ این اوصاف سالانه تعداد بسیار زیادی دانشجو با سؤالات متعدد بیپاسخ از دانشگاههای ایران فارغالتحصیل و روانۀ بازار کار میشوند.
هدف اصلی مجله در این پرونده:
تلاش برای پر کردن شکاف میان حرفه و آموزش در معماری که تاکنون توسط نظامهای دولتی و رسمی حرفهمند و آموزشی در ایران پر نشده است، همچنین موجب بروز و ظهور معضلات متعدد روزافزون اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی برای جوانان علاقهمند به معماری شده است. علاوه بر این، ایجاد انگیزه و اشتیاق در بین معماران جوان بهمنظور فعالیت حرفهای در ایران؛ ملزم کردن برنامهریزان، متولیان و مدیران آموزش معماری و تشکلهای حرفهای به بازنگری بنیادین برنامههای آموزش معماری در ایران با هدف شناسایی راهبردها و سیاستهای سودمند مبتنی بر ظرفیتهای اقتصادی و اجتماعی کشور.
بهطور خلاصه
در این شماره قرار است که هر مقاله توسط معماران باتجربۀ میانسال، از حدود 35 سال به بالا به پاسخ کاربردی به یکی از سؤالات اصلی و پرتکرار پیش روی معماران جوان «در حدود 22 تا 30 سال» در هنگام فارغالتحصیلی از دانشگاه، همزمان با ورود به بازارکار بپردازد.
سؤالات اصلی مجله در هر جستار «از معماران باتجربۀ میانسال بالای 35 سال»:
- از بین تمام تلاشهای بشری که در طول قرون مختلف انجام گرفته، چه کسی اهمیت معماری را به دیگران بهتر شناسانده و در نتیجه میتواند منبع الهامی برای دانشجویان این رشته -یا هر آنکه به هر دلیل و در هر سطحی معماری میآموزد- باشد؟
- از دیدگاه شما معمار «خوب» چه ویژگیهایی دارد و چگونه ویژگیها، کارکردها و دستاوردهای او را میسنجند؟ برای تبدیلشدن به یک معمار خوب، باید در کدامیک از بخشهای دانش معماری متمرکز شد و چه مهارتهایی مهمتر هستند؟
- اگر اسکیس و راندو را بهسادگی بیاموزم، بدان معناست که طراح معمار خوبی هم خواهم شد؟ آیا میان اسکیس و راندو با طراحی معماری رابطۀ مهمی وجود دارد، یا اینکه امروز طراحی رایانهای کاملاً جایگزین طراحی دستی شده است؟
- آن معماران جوان کاربلدی که پروژههای بزرگی را طراحی میکنند، اما چون «صاحب دفتر» نیستند، پروژه و طرح به نام افراد دیگری تمام میشود، کجای معادلۀ این حرفه قرار دارند؟ آسیبهای این سنت رایج چیست؟ چگونه میتوان این وضعیت را بسامان کرد؟
- آیا میتوانم از معماری گذشتگان و همچنین معماریای که در فرهنگ خود تجربه کردهام، برای معماری امروز چیزی فرابگیرم؟
- باتوجه به دگرگونیهای فناورانه بهویژه در زمینۀ فضای مجازی و هوش مصنوعی، آیندۀ معماری را چگونه میبینید؟ آیندۀ معماری در ایران به چه سمتوسویی خواهد رفت؟
- برای بنانهادن ساختمانی که متناسب با نیازها و احساسات انسانی باشد به چه روشها، مصالح و سیستمهایی نیاز داریم؟ آیا مجموعه مصالح صنعتی که بیشتر معماران معاصر استفاده از آنها را ترجیح میدهند، در طراحی مدرن گریزناپذیر شده است؟ رواج آنها به سود معماری است یا نه؟ آیا دلیل تاریخی یا اخلاقیای برای ارجحیت آنها وجود دارد؟ آیا نباید آن چیزی که برای معماران مناسب است برای سایر مردم هم مناسب و سودمند باشد؟
- تعبیر واژۀ «خوب» برای یک فضا میتواند متفاوت باشد. دیدگاه شما چیست و یک فضای خوب چه ویژگیهایی دارد؟ این ویژگیها چگونه پدید میآیند و پایدار میشوند؟ یک معمار برای کاوش در طراحی و نوآوری در آن، بدون فراموش کردن ویژگیهای مثبت یک فضای خوب، تا کجا میتواند پیش برود؟
- چگونه میتوانم دیدگاهی را از بین دیدگاههای گوناگون برگزینم؟ آیا معیار روشن و رسمی برای بازشناسی معماری خوب از بد هست؟ چرا بسیاری از ساختمانهایی که از سوی همگان ستوده میشوند، در همان نگاه نخست، نظر من را به خود جلب نمیکنند؟
- دفاتر معماری نیاز به «طراح» دارند، ولی چهبسا به تخصصهای دیگر این حرفه (معماری) دستمزد بیشتری بدهند، مثل مطالعات و مدیریت، کنترل پروژه، فاز 2، نظارت و ارائۀ معماری. چرا همه دوست دارند «طراح فاز یک» باشند، آنهم به هر قیمتی؟
- روند و مرحلههای رشد دانشی و حرفهای یک معمار جوان در ایران چیست؟ آیا بهکارگیری معماران جوان بدون پرداخت دستمزد توسط دفاتر موجه است، چرا و در چه موردها یا مرحلهای؟
- قهرمانان و پیشگامان معماری امروز و سالهای اخیر چه کسانی هستند؟ برای دستیابی به والاترین ایدئالهای این رشته باید راه کدامیک از آنها را دنبال کنم؟
- کدامیک از پایگاههای دانش اندوخته (کتابها، مقالهها، سنتهای شفاهی، یا نمونههای ساختهشده)، رشتۀ معماری را بهتر و فراگیرتر تعریف میکند؟ باتوجه به گوناگونی بسترها و روشهای آموزشی امروزی کدامیک از استادان یا دورههای آموزشی، موارد بایسته برای تبدیلشدن به یک معمار را برای من فراهم خواهند کرد؟
- مسیر پیشرفت یک معمار در یک دفتر کوچک، متوسط یا بزرگ معماری و شهرسازی چگونه است؟ آموزش ببیند و پیشرفت کند و سپس سرپرست بخش طراحی (شِفآتلیه) شود و اگر سرمایهای برایش فراهم شد، «دفتر خود»ش را راهاندازی کند؟ آیا هیچ مسیر دیگری پیش رویش نیست؟
- معماری چیست؟ آیا معماری در تعامل انسان با جهان هستی، نقش مهمی ایفا میکند، یا اینکه وظایف و اثرات آن به همان چیزهایی خلاصه میشود که ستارگان معماری امروزی انجام میدهند؟
- معماری: شهرت یا ثروت؛ هیچکدام یا هر دو؟ آیا هدف سومی هست؟
- نقش درازمدت و مسئولیت یک معمار با توجه به پیامدهای هر ساختمان بر محیط پیرامون و جهان اطرافش، ساکنان آن و همینطور سامانههای اجتماعی ایجادشده در آن، چه خواهد بود؟