-
7145. برندۀ رتبۀ اول | آپارتمان 50-50- فرید رجبیاگر به تیپولوژی معماری خانههای ایرانی که در گذشته وجود داشته، نگاه بیندازیم؛ متوجه میشویم که «حیاط» بهعنوان یک عنصر مهم و پررنگ در خانهها شناخته میشد که فعالیتهای روزمره ساکنان خانه در آن شکل میگرفت یا به شکلی با آن در ارتباط بوده است. سایر اجزای شکلدهندۀ ماشین خانه، بهصورت فرگمنت هایی مکمل، دور حیاط گرد میآمدند و با حیاط بهعنوان نقطهای مرکزی، یک وحدت را تشکیل میدادند که عنصر ارتباطدهندۀ میان آنها همین حیاط بود و این الگو کموبیش در اکثر قریببهاتفاق خانهها به کار میرفت، اما در زمان حاضر، خانه تبدیل به یک مرز محدود و محصور زیر یک سقف تبدیل شده است که تنها برای نیازهای ابتدایی ساکنان برنامهریزی میشود و کیفیت زندگی به شکلی که در گذشته وجود داشته است، دیگر وجود ندارد. حیاطها به شکلی ملموس نقش سابق خود را در خانه از دست دادهاند و جای خود را به تراسهایی کوچک دادهاند. در طراحی آپارتمان ۵۰/۵۰ سعی شد تا یک بازنمایی (Reperesentation) از الگوی تکیهها الگو گرفته شودکه در نفرآباد یک نشان شهری قابلتأمل قلمداد میشود. تکیه در گذشته کاربردهای متفاوتی داشته است. بسیاری از منازل مسکونی به نحوی ساخته میشد که بتوان با نصب چادر بزرگی روی حیاط و پوشاندن حوض وسط حیاط، فضایی مناسب برای مراسمها فراهم کرد. اهمیت تکیه در زندگی شهری، بهویژه در میان پیشهوران، به حدی بود که این نهاد افزون بر محل برگزاری مراسم مذهبی، مکانی برای امور صنفی و اقتصادی نیز بود. در آپارتمان کار و زندگی، با اعطای بخش قابلتوجهی از مساحت زمین، بستری (حیاط) شکل داده میشود که در آن فعالیتهایی بر محور حیاط به وقوع بپیوندد؛ محلی برای کسبوکار، بساط کردن محصولات تولیدشده در کارگاه، برگزاری مراسمها، محل بازی کودکان، پارک خودرو و... میتواند بخشی از برنامۀ این پروژه باشد و بهنوعی مکمل فضای کار و سکونت بشود. با توجه به محدودیت مساحت با گسترش حیاطها در مقیاسهای کوچکتر در طبقات فوقانی، فرایندی نامنظم میان عمومیترین تا خصوصیترین بخش آپارتمان؛ محله، دکان، کارگاه و خانه شکل میگیرد که فضاهایی منفی بین فضاهای مثبت ایجاد میکند. درنهایت برای شکل نگرفتن مرز ثابت و قطعی و بریده نشدن ارتباط بیرون پروژه با درون آن بهواسطه مرزهای صلب، نما از یک المان خشک و بنایی تبدیل به پردههایی (یک مرز متحرک!) -که در یک سازۀ شبکۀ داربستی منظم قرار میگیرد- میشود که باعث انعطافپذیری فضاها برای کنترل کردن میزان دید و حریم خصوصی در طبقات و دیکته نشدن یک وضعیت ثابت به ساختمان میشود و این اجازه را میدهد که بهدلخواه، حیاطها به وضعیت بسته یا باز تغییر حالت دهند. در این حالت آپارتمان در یک وضعیت فرم و بیفرمی به سر میبرد.
-
7193. برندۀ رتبۀ دوم | مهمان خانه- فاطمه شعبانی، مژگان قهرمانی، فاطمه پارسافر«مهمانخانه» خواندیمش؛ خانهای کوچک با قلبی بزرگ در میان کوچههای خلوت نفرآباد. محلهای با کهنهقصۀ «کـوچ و نـور و آبـادی». روایت این خانه از قصههای قدیمی نفرآباد آغاز شد؛ گوشهکنارهای محلهای که پر بود از سرای کاروانان و صدای شتران، سفرههای معروف کباب و همصحبتان چای و قهوه و نقالهخوانان. سبزی گندمزار، رونق روزی مردمان بود و فیروزۀ طلایی روشن گنبد، آرامش و ایمان شبانگاهان. چشمهایمان را گشودیم از خیال؛ نفرآباد خالی بود و خلوت و مخوف. قدم زدن در کوچههای این محله بهتنهایی ممکن نبود. گویی جایی در میانۀ تاریخ، قصههای محله به خواب رفته بودند. خانههایی برای نماندن، مردمانی از دیار همسایهنشین، انتظار برای لقمهای نان و پستوهای دود و سایه و سرما. چند خیابان آنسوتر اما، بازاری بود شلوغ، زائران در تکاپوی مقصد، توقفی کوتاه و بازگشت. دوگانهای غریب میان محله و حرم! زائرسراهایی که اندکاندک سر برآورده و به نام توسعۀ محله و حرم پا بر هویت محله میگذاشتند. با نگاهی به «گذشتۀ» تاریخی نفرآباد کارواننشین، فقر و ناامنی »امروز» آن ناشی از خالی شدن خانهها و «آیندۀ» توسعۀ حرم و نیازهای پیش رو برای اقامت زائران، بر آن شدیم تا قصۀ این فاصلۀ تاریخی- اجتماعی را در مهمانخانه بازنویسی کنیم. مهمانخانه پیشنهادی است مهربانانه برای «احیای بافت» با توجه به «توسعۀ حرم»، بیآنکه تخریبی برای ساختن زائرسراهای امروزی در میان باشد. از دیگر سو، ساخت هتلها به دلیل ماهیت اقامت موقتی آن، امنیت اجتماعی محله را پایین میآورد؛ پس بر آن شدیم تا با بازگرداندن قشر محلی، همزمان با افزایش حضور زائران در کوچهها، قصۀ پیوند میان این دو را ایجاد کنیم؛ قصهای از جنس مهمانی که چند روزی بر سر سفرۀ میزبان مینشیند و بهرسم تشکر، بذر جوانهای را باقی میگذارد که در باغچه کاشتهاند. در مهمانخانه، دو حجم اصلی مهمان و میزبان، در ارتباط با یکدیگر شکل گرفت. اتاقها با الهام از کاروانسراهای گذشته که اطراف حیاط مرکزی شکل میگرفتند، با رواق پیوند به یکدیگر متصل شدند. حجم اصلی از زمین فاصله گرفت و برای افزایش تعاملات محلی و نظارت اجتماعی، در اختیار شهر قرار گرفت؛ حیاط پیرنشین که دعوتکنندۀ عابران و توقفگاه ساکنان بود. حیاط شبنشین، روایت بعدی خانه بود که برای پذیرایی از شهر شکل گرفت. رستوران کوچکی با مدیریت اعضای خانه در کنار همسفره در نظر گرفته شد تا تجربهای ساده و صمیمانه از نوشیدن چای زیر سایۀ درخت حیاط را به شهر و مهمانان خانه هدیه دهد. آسانسور و پلههای ارتباطی شفاف و سبک در نظر گرفته شدند تا علاوه بر ایجاد دید ناظر و روشنایی شب در محله، حیاط را از زمین به آسمان ببرند. حیاط آسمان مقابل خانۀ میزبان، بستری سبز برای سبزیکاری و محصولات طبیعی رستوران خانه، امتدادی از مزرعههای شهر را در خود جای داد. درنهایت، نارونی در قلب خانه رویید و آفتاب را از پردههای این خانۀکوچک همیشه سبز برای ساکنان آن تقسیم کرد تا جوانهای که با دستان گرم صاحبخانه در خاک خواهد رویید، یادگاری شود برای تمام آنها که هستند، میروند و باقی میمانند.
-
7052. برندۀ رتبۀ سوم | مرزهایی برای شکستن- نیما میرزاصادقی، بهار جاودانی اصفهانیدر فرمت ثابت معماری ایران مسئلۀ حریم و مرز یکی از مسائلی است که با توجه به تغییر نسل و تغییر سبک زندگی در دهههای گذشته همیشه مورد چالش و بحث بوده است؛ مرزبندیهای عملکردی، مرزبندیهای بصری، مرزبندیهای کالبدی و حتی تفکیک و مرزبندی فضای عمومی و خصوصی در کوچکترین مقیاس زندگی (خانه) نیز به چشم میخورد. مرزبندیها و حریم بندیهای صلب و محکم همیشگی در معماری ایران، درهای مزایای متعدد و متنوع را بر ما بسته نگه داشته و باعث شده تمامی الگوهای پیشنهادی برای مسئله خانه و آپارتمان، معمولاً یکشکل و خالی از خلاقیت باشند. بهصورت کلی زمانی که صحبت از مفهوم مرز میشود، در ذهن ما تقابلهای مختلفی تداعی میشود، تقابل بین آزادی و خفقان، تقابل بین انزوا و تعامل، تقابل بین تعصب و روشنفکری و تقابل بین محدودیت و آزادی عمل؛ هرچه در دنیای ذهنی و فیزیکی مرزهای محکمتری برای خود بنا کنیم باعث میشود مزیتهای بیشتری را از دست بدهیم؛ بهعنوانمثال ما همیشه فکر میکنیم برای رسیدن به امنیت باید مرزهای محکمتری داشته باشیم درصورتیکه شاید بتوان با محو کردن هرچه بیشتر مرزها به شفافیت بیشتری برسیم و همین شفافیت میتواند مسئله امنیت را نیز در دل خود داشته باشد. شاید بتوان با خرد کردن و محو کردن هرچه بیشتر مرزهای روتین ثابتشده معماری نمود دیگری از فضاسازی را نشان دهیم که بتواند تعریف جدیدی از مفهوم مرز و محدودهبندی در طراحی خانه و آپارتمان ارائه دهد حذف مرز بین فضای بیرون (کوچه) و درون (خانه) یا بهنوعی مرز بین فضای عمومی و خصوصی که معمولاً با یک دیوار و یک در از هم جدا میشوند، به بازتعریف فضای بین درون و بیرون میانجامد؛ بهعنوانمثال شکستن مرز بین مالکیت خصوصی و فضای عمومی و اختصاص بخشی از آن به فضای عمومی و در مقابل دریافت مزیتهای اجتماعی و اقتصادی متنوع، مانند افزایش سطح تعاملات اجتماعی و... بسیاری از مرزبندیها خواستگاه ذهنی دارند و میتوان تنها با نگاهی متفاوت به مسئله ازنظر فکری، رویکرد جدیدی پیدا کرد؛ پرسش سؤال دربارۀ همۀ قطعیتها. چرا نشود بخشی از خانه را به کوچه اختصاص داد و برای عابران فضایی برای مکث و تعامل ایجاد کرد؟ چرا نشود کوچه را به تراز طبقه اول کشاند و با ادامه آن در بناها و آپارتمانهای مجاور یک خرده محله ایجاد کرد؟ چرا نشود مرز بین دو زمین مجاور را برداشت و ما در ترازهای بالای آپارتمان مسکونی با واحد مسکونی همتراز خود در بنای مجاور نیز همسایه شویم؟ چرا نشود در کنار خانوادههای مهاجر به یک همزیستی مسالمتآمیز رسید؟ و صدها سؤال دیگر درباره قطعیتهای ذهنی که نگاه و پاسخ متفاوت به آنها میتواند الگویی جدید برای مسئله معماری و آپارتمان پیشنهاد دهد و مرزهای قطعی آن را جابهجا کند.
-
7175. میانبافت | سحر رجب، محمد عرب مازارپیروی فراخوان «کوچه» برای طراحی پایگاهی برای «کار» و «زندگی» در محله نفرآباد، در ابتدا به شناخت و مطالعهی بافت پرداختیم تا بتوانیم آنچه بستر طلب میکند به آن عطا کنیم. نفرآباد، محلهای در مجاورت حرم عبدالعظیم حسنی، با قدمتی چند صدساله، دارای بافتی ناپایدار و خانههایی کوتاهقامت است که طبق طرح توسعه و برای حفظ دید و رعایت حریم حرم عبدالعظیم (ع) در معرض نابودی است. در بررسی طرح توسعهی حرم به نظر میرسد که کار و زندگی در محله، کوچک انگاشته شده و به مسائل فرهنگی و ایجاد خرده اقتصاد پویا در محله کمتوجهی شده است. همانطور که تخریب کلی بافت و عدم توجه به احیای آن، در هیچ نقطهی کره خاکی پاسخی درست نبوده و یک ناعدالتی شهری است، به نظر میرسد که باید کاری کرد تا محله هم در خدمت لکهها و نیروهای اطرافش باشد و هم خودکفایی کند و زندگی کند. هم خود نفس بکشد و هم نفس بدمد. طور کلی دو نیروی مهم به محله (بستر طراحی) وارد میشود و نفرآباد یک «میان بافت» است: یکی نیروی حرم و دیگری نیروی مزارع، باغها و لکههای سبزی که از سمت جنوب، به آن وارد میشود. با توجه به بازدید میدانی بافت، ساختوساز زائرسراها و اجارهی خانههای مردم محلی برای اسکان زائرین، گواه این است که نفرآباد میتواند با شرکت در یک بازی برد-برد، طرح توسعهی خود و حرم باشد. خانه میتواند مهمانپذیر باشد. بدین منظور در طراحی، «مهمانسرا» یی تعبیه شده است تا هم به زائرین حرم اسکان دهد و هم به پویایی اقتصادی خانواده یاری برساند. همچنین با گسترش نیروی سبزینگی و با توجه به امرارمعاش مردم محله از راه فروش محصولات باغهایشان، بام را محلی برای کشت محصولات خانگی دیدیم تا این هم نمود دیگری از «کار» باشد. در بافت وضع موجود محلهی سبز و خاکی، کوچهها، کجومعوج به سمت حرم شکل گرفتهاند و خطوط افقی هم به هم میپیچند و میلغزند تا دو طرف محله را به هم بدوزند. برای اصلاح بافت به این خطوط کمی نظم دادیم و سعی کردیم مسئله دید به حرم را که یکی از مهمترین دغدغههای طرح توسعه هست، با توجه به محدودهی دید انسان و فواصل حرم تا سایت طراحی و سایت طراحی تا بلوار سلمان فارسی حل کنیم. در مقیاس کوچکتر و ازآنجاییکه کوچه صرفاً محل گذر نیست، بر آن شدیم تا در طراحی، کمی عقب بنشینیم و حق شهر را ادا کنیم. بدین ترتیب، بین تودهی خصوصی و کوچه بهعنوان معبر عمومی، فضایی نیمه عمومی طراحی کردیم و چایخانهای در آن تعبیه کردیم. با توجه به اهمیت مسئله «زنان» و کمک به شکوفایی تواناییها و همچنین حمایت از کسبوکارهای خانگی، در طبقه همکف، کارگاهی تعبیه شده که در ارتباط مستقیم با خانه و کوچه است و فروشگاهی در مجاورت آن یکی دیگر از مصادیق کار است. بهطورکلی "خانه» کمی عقب نشسته است و کار و شهر آن را فراگرفتهاند.
-
7200. خانه بهمثابۀ یک موجود زنده | نگین آقایی، مطهره صادقی، علیرضا یدالهیشرح وضعیت موجود: «نفر آباد» پهنه وسیعی از یک محله قدیمی چند صدساله شهرری است. «بومیان قدیمی این نواحی از نفرداران (شترداران) شاهان صفوی و قاجار بودهاند. دورتادور محله کاروانسرا و محل اتراق شتربانان بوده و از همان زمان تاکنون به «نفر آباد» معروف شده است. این را نقشه منطقه و محدودهاش که حالا از شمال به میدان شهرری، از جنوب به بلوار سلمان فارسی، از غرب به حرم عبدالعظیم (ع) و از شرق به محله سه دختران میرسد، به ما گوشزد میکند. نفر آباد در جنوب شهر تهران و مابین شهرستانهای ورامین و قم قرار گرفته است که جزو منطقه 20 تهران است که جزو بافت قدیم محسوب میشود. بافتهای قدیمی شهرها بهمرورزمان و در اثر تحولات جدید، عملکرد گذشته خود را ازدستداده و رفتهرفته رو به اضمحلال گذارده و امروزه بهعنوان بزرگترین معضل در شهرها مطرح هستند. هجوم اکولوژی و سکونت افراد کمدرآمد در بافتهای قدیمی ازجمله معضلات این بافتها است. اینجا خانهها یکی بود یکی نبود شدهاند. یک خانه با لباسهای پهنشده روی تراس نشان از زندگی میدهد و خانه دیگر بهکلی تخریب شده و حتی یک آجر از آن باقی نمانده و چنان جاروکش شده که انگار اصلاً از ابتدا نبوده است. در بعضی کوچهها از چند تا خانهای که کنار یکدیگر قرار دارد، یکی از آنها بهقدری تخریب شده که گمان نمیکنی در خانه همجوار آن کسی زندگی کند. مسئله پیشآمده و طراحی: با توجه به تحقیق و شناخت و بررسی این محله، در بافت قدیمی آن مراحل هجوم و توالی اکولوژی بهطور کامل به وقوع پیوسته و قشری که در محدوده بافت قدیم شهرها ازجمله در بافت قدیمی شهرری زندگی میکنند، پایگاه اقتصادی یکسانی وجود دارد. با توجه به مسائل تحلیلشده، نفرآباد محلهای است که ازلحاظ توریستی و جمعیتپذیری (مخصوصاً هجوم اکولوژیهای متفاوت) بسیار حائز اهمیت است و این باعث شده بافت قدیمی و هویت این محل تا حدودی از بین برود با این حساب نیازمند فضاهای مسکونی بسیار است. پرسشی که پیشآمده این است (چگونه یک واحد مسکونی، بافت قدیمی آن را زنده میکند و هویت آن را بازمیگرداند؟) و مدولهایی طراحی شده است که قابلیت انعطافپذیری فضایی و جابهجایی دارند به این منظور که اگر مدول (واحد) کار و زندگی مانند بذری در شهر پخش شوند و توسعه یابند باعث ترویج فضاهای تعاملاتی، کم شدن فضاهای جرمخیز، افزایش درآمد، افزایش امید به زندگی و زنده شدن آن محل میشود و تعاملات مانند گریدی واحدها را به هم وصل میکند. خراطی کاری است که در گذشته در محلهی نفرآباد بسیار رواج داشته اما با توجه به تعداد کم افراد قدیمی و هجوم اکولوژیکی این کار از یاد رفته است. با داشتن کارگاه خراطی و کلاسهای آموزشی و نمایشگاه چوب کوچک در این مدول کار میتوان با یک تیر چند نشان زد میتوان با یک تیر چند نشان زد و باعث رفع مشکلات نفر آباد شود.
-
7075. سهدیواری | محمد شالی کار، حدیثه پورابراهیم عمرانیمسئله: رابطه خانه با کوچه و شهر چیست؟ ساختمانها بهمانند اتاقهای یک شهرند و کوچهها شریانهایی که این فضاها را به یکدیگر متصل کرده است و یک کل منسجم که اجزای آن به هم وابستهاند را شکل میدهد (شهر بهمثابه خانه). اگرچه ساختمانها امروزه به پاکتهای بستهای تبدیل شدهاند که در برابر کوچه و شهر خاموش و بیتفاوت هستند و ساکنین آن خود را در درون یک چهاردیواری محصور کرده و نتیجه آن مردمی هستند که در برابر جامعه و جریانات اجتماعی خنثی بوده و دچار کرختی اجتماعی شدهاند. قوانین بالادست و معماری، ازجمله عواملی هستند که مردم را از هم و از کوچه و محله جدا کرده و هرکدام را به انزوا کشانده است. از طرفی سایت پروژه در محله نفرآباد واقع شده است که در چند دهه اخیر به خاطر موقعیت مکانی خود روبه تخریب و مرگ رفته است. با طراحی فضای مسکونی در این محله میتوان به حیات دوباره آن کمک کرد و با ارتباط بین خانه و فضای شهری به ایجاد روابط بهتر و مؤثرتری در اجتماع دست یافت. داستان: با توجه به موضوع مسابقه، فضای کار و زندگی، داستانی در مورد یک کلیشه شکل گرفت. دختری که با وجود فشار خانواده برای ازدواج به دنبال استقلال و دست یافتن به اهدافش است، او علاوه بر یک واحد مستقل از خانواده، به یک تولیدی (خیاطی) و یک فروشگاه (مزون) نیاز دارد تا علاوه بر فضای کسبوکار برای خود بتواند برای دختران محله نیز اشتغالزایی کند. ایده: کار کوچه زندگی: امروزه فضای کار و زندگی همواره در تعامل با یکدیگر بودهاند که جریان و حیات هردوی آنها نیز به کوچه و شهر وابسته است. با افزودن کوچه در میان فضای کار و زندگی و بردن آن در درون خانه و شکستن این چهاردیواری، گسستی که میان خانه و شهر وجود داشته از بین رفته و با خلق فضای شهری محیطی پویا در خانه، کوچه و شهر شکل میگیرد. سه دیوار اصلی علاوه بر سازه ساختمان نقش جداکنندگی این سه عملکرد را نیز داشته است که با ارتفاع متفاوت و متناسب با هر بخش به آنها شخصیت مستقلی بخشیده و درنهایت فضای کار و زندگی در درون و روی این سه دیوار شکل گرفته است. در طبقه همکف فضای فروشگاه و خیاطی، در طبقه اول واحد دختر که با دو پل ارتباطی علاوه بر گذر بر کوچه به فضای بالای فروشگاه دسترسی داشته که بهعنوان ویترین و محلی برای گپ و گفت از آن استفاده میشود و در طبقه دوم فضای زندگی خانواده بوده که با قرارگیری بر روی دیوارها، همانند چتری محافظ برای فضاهای زیرین خود است و سرپناهی امن در زمانهای مختلف شکل میدهد. با بردن فضاها بر روی دیوارها و کم کردن سطح اشغال میتوان در مقیاس بزرگتر به فعالیتها و جریانات اجتماعی و همچنین پایداری محله کمک کرد. از این روبه مضامینی چون توسعه و گسترش مشارکت، ارتقاء کیفیت زندگی، امنیت اجتماعی، ابعاد اقتصادی، مسئولیتپذیری و رفاه اجتماعی میتوان دست یافت.
-
7078. فضا، آزاد | شایان رخشان، محمد موذنی آفارانیجایی برای زندگی کجاست؟ محل کارمان دقیقاً چه خصوصیتهایی باید داشته باشد تا به آن محل کار بگوییم؟ جز کار و خانه ، زندگی به چه چیز دیگری هم برای زیستن نیاز دارد؟تعامل و ارتباط ما با آدمها و محیط اطرافمان شاید پاسخ آخرین سؤال باشد.خانه و محل کار و جایی برای تعامل ، هر سه نیاز به مکانی یا فضایی برای وجود دارند.اما شاید نتوان بهصورت دقیق گفت چه اندازه و چطور یا اصلاً گفت کجا باید باشند و چه مقدار فاصله از هم داشته باشند. از کدام کوچهها باید گذشت تا از خانه به کار رفت یا از جایی که تعامل را در آن گذراندیم چگونه باید به خانه برگردیم.در شهر تهران امروز که شلوغی و کمبود زمان از مشکلات اصلی آن به شمار میآید ، کم کردن مسافت و زمان برای رفتوآمد میان این فضاها یکی از اولویتهای مهم به شمار میآید. وجود اکثریت فضاهای موردنیاز یک فرد یا خانواده در یک مکان مشخص و تبدیل یک کوچه افقی و در سطح شلوغی شهر به یک کوچه بهصورت عمودی و در میان فضاهای موردنیاز ، بخش زیادی از این صرفهجویی در زمان و مسافت را میتواند حل کند.اما شاید نتوان بهصورت دائم و همیشگی گفت هرکدام از این فضاها در بازههای زمانی متفاوت به چه مقدار فضا نیاز دارند.در سطح شهر و کوچههایش شاید بتوان آنها را با تغییر مکان به فضاهایی کوچکتر یا بزرگتر تبدیل کرد اما در یک کوچه عمودی نه.برای این تغییر اندازه، نمیتوان فضاها را کوچک و با بزرگ کرد اما میتوان آنها را تکثیر کرد.میتوان فضاهایی داشت که قابلیت جابهجایی میان فضاهایی اصلی را دارا باشند و بهوقت نیاز به هرکدام از آنها اضافه شوند و ما را به مقدار فضای موردنیاز برسانند.شاید بهترین این فضاها همان بالابرها یا آسانسورهای موجود باشند که در حال حاضر در بیشتر زمانها خالی در گوشهای از فضای ما بلااستفاده ماندهاند. میتوان با تغییر اندازه و کاربری،به آنها جان دوبارهای داد و از آنها استفادهی بهینهتری کرد و با توجه به نیاز ما در هر زمان به یک فضا اضافه و یا کم شوند و مکان ما را کوچک یا بزرگ کنند.این نگاه در جابهجایی حتی میتواند در امنیت هم تأثیرگذار باشد و به دیوارها یا المانهایی که برای این منظور طراحی شدهاند هم همین نگاه را داشت. یعنی این المانها در زمانی که نیاز به رفتوآمد و استفاده از فضاها باید بهصورت عمومی باشد میتوانند بهمنظور سایهبانی برای فضایی دیگر استفاده شوند و در زمانی که امنیت و بسته بودن فضاها موردنیاز است با تغییر محل خود این امکان را برای ما فراهم کنند. شاید گفت پویایی و حرکت و یکسان نبودن شرایط روزگار ما که از جهات مختلفی مانند تکنولوژی یا کسبوکارهای آنلاین و یا … ، در معماری ما نیز تأثیرگذار بودهاند و ما هم باید با این پویایی و حرکت روبهجلو همراه باشیم
-
7189. دکانخانه | سیامک مهجوریان نماری، فرزین عباسی، محمد گل محمدیانخانه: جایی که خانواده در کنار هماند؛ پدر، مادر و فرزندان. باهم حرف میزنند، از خوشیها و درد دلهایشان میگویند؛ باهم غذا میخورند؛ باهم میخندند... در این خانه، یک یا تعدادی از اعضای خانواده کار میکنند تا بتوانند اجاق خانه را روشن نگه دارند. در این میان، هستند خانوادههایی که دارای شرایط خاصاند: دارای عضوی نیازمند مراقبت ویژه هستند؛ تک سرپرستاند و یا وضعیت اقتصادی دشواری دارند. وجود محل کار در کنار محل زندگی میتواند کمکی برای تسهیل گذران زندگی این خانوادهها باشد. کارگاههای کوچکی که سرپرست خانواده قادر باشد با حفظ ارتباط با خانه، تمام یا بخشی از درآمد خانوار را تأمین کند. فضای باز حیاط ارتباط میان فضای زندگی و کار را میسر میسازد؛ حیاطی که هم در مجاورت خانه است و هم در کنار فضای کار. او خیاط است و توانایی دوخت لباسهای موردپسند اهالی محله را دارد. گلیم میبافد، گلیمهایی که بافتنشان را از مادر آموخته است. او در زمینه هنری فعالیت دارد و محصولات سفالی و چوبی میسازد. محصولات این کارگاهها میتواند در همین نزدیکی جهت فروش ارائه گردد: بازارچهای در طبقه همکف تعبیه کردیم که به دلیل نزدیکی سایت به حرم عبدالعظیم، علاوه بر اهالی محله به مسافران و زائران نیز خدمات میرساند. بازارچهای که در کنار ارائه و فروش محصولات تولیدی، محلی برای تعاملات و گرد هم آمدنهای اهالی محله است. بازارچهای که اتمسفر آن، پویایی و نشاط است. کسبوکار در کنار صمیمیت و گرمی. این بازارچه، مقیاس کوچکی از بازارهای سنتی ما است؛ نهتنها در فرم بلکه بیشتر در محتوا. کاربری دکانهای طبقه همکف، ارتباط مستقیم یا غیرمستقیم با کاربریهایی دارند که در بخش کار طبقات بالا انجام میشوند. یا فروشگاههایی برای ارائه محصولات تولیدی آن کارگاههای کوچک هستند یا فعالیتی مرتبط با آن کارها را پشتیبانی میکنند. خانه: فضای خانه (بخش زندگی)، هندسهای با گوشههای نرم دارد، همچون آرامش و سیالیت زندگی؛ دارای پوششی از جنس آجر است، چنان صمیمیت و گرمای خانواده. ورودی بخش خانه در کوچه فرعی (در جبهه غربی) تعبیه شده است تا آمدوشد در بازارچه، تداخلی با رفتوآمد بخش مسکونی نداشته باشند. ضمن اینکه فضای کوچک بازارچه نیز، به دلیل نظارت عمومی که در این محدوده ایجاد میکند موجب حفظ امنیت مجموعه میشود. دکان: فضای کار، هندسهای منتظم دارد، یادآور تلاشی برنامهمند و آگاهانه؛ دارای پوششی از جنس سنگ و سیمان است، چون کوششی سخت برای آسانی زندگی. بخش کار تنها دارای بازشوهایی رو به حیاط است تا بدینگونه از اشراف و دید به این عرصه از خیابان و کوچههای اطراف در امان باشد و درعینحال خود به فضای نیمهباز خانه مشرف است. شایانذکر است که امکان گسترش فضای کار با اضافه شدن فضای حیاط به آن، وجود دارد.
-
7081. نگاه بان | شادی بیطرف، زیبا نجفیمحلۀ قدیمی نفرآباد در نزدیکی حرم عبدالعظیم قرار داشته و در طرح نوسازی بافتهای فرسودهی اطراف حرم، تعدادی از واحدهای مسکونی آن سالها است که تخریب و تبدیل به حفرههایی در بافت فشرده این محله شدهاند. در سالهای اخیر به علت نبود امکانات و فضاهای پشتیبانی، تعداد زیادی از ساکنین قدیمی محله علیرغم احساس تعلقخاطری که به آن دارند، ناگزیر به ترک آن شده و از سوی دیگر به تعداد خانوادههای مهاجر افزوده میشود. بهاینترتیب با پایین آمدن طبقهی اقتصادی و اجتماعی ساکنین محله، اگرچه از میزان امنیت آن کاسته شده اما در طول روز شاهد حضور کودکان و زنان در فضای محله هستیم. پرسش ما این بود که چگونه میتوانیم با فعال کردن یکی از این حفرهها، کیفیت زندگی مردم کل محله را بهبود ببخشیم. موضوع ما تبدیل این حفره به یک پاتوق محله بود، پاتوق محله گونهای از فضای عمومی در مقیاس کوچک محله است. با آزاد نگه داشتن زمین، فضایی باز برای گرد هم آمدن مردم محله فراهم کردیم. فضایی با انعطافپذیری بالا که تمام مردم محله به اقتضای نیازهایشان بتوانند در ساعات مختلف روز و در طول سال از آن استفاده کنند. پاتوق محله نفرآباد محوطهای باز شامل چهار حیاط است که توسط چهار دیوار از هم تفکیک میشوند. دیوارها با درجات مختلفی از امکان نفوذ در امتداد کوچه قرار دارند و با خلل و فرج روی سطحشان امکانی برای تعامل مردم محله با یکدیگر و با فضا فراهم میکنند. بچهها در حیاط و بین حفرههای دیوارها بازی کنند، مادرانشان روی سکوها نشسته و سالمندان زیر سایه درختان گفتوگو کنند. همینطور با پیشبینی امکاناتی چون آب و گاز در حیاط پشتی، شرایط برگزاری رویدادهایی مانند پختن نذری را مهیا کردیم. همینطور با توجه به وضع موجود محله و اخبار مربوط به افزایش جرم و بزهکاری، حفظ امنیت این پاتوق هم برای ساکنین و هم برای خود پروژه مسئلهای جدی بشمار میرود. به تکیهها و حسینیهها بهعنوان گونههایی از فضای عمومی در مقیاس محله میتوان اشاره کرد. فضاهایی که اگرچه برنامههایی عمومی و برای مردم یک محله در آن برگزار میشود و ورود به آنها آزاد است اما فردی متولی که در بخشی از این فضاها زندگی میکند، مسئولیت نگهداری و نگهبانی از آن را خصوصاً زمانی که رویدادی در آن انجام نمیگیرد، به عهده دارد. درواقع شخص یا خانواده متولی با «زندگی کردن» در این فضا «کار» نگهداری از آن را انجام میدهند. برای حفظ و نگهداری از پاتوق و ایجاد امنیت بدون محصور کردن آن، فضایی برای زندگی متولی آن در ترازهای بالا در نظر گرفتیم. فردی که با حضوری دائمی در این نقطه و زندگی بین مردم محله، هم مسئولیت رسیدگی به مجموعه و مدیریت آن را خواهد داشت و هم با توجه به و موقعیتی فضای مسکونی در تراز بالا، این احساس را القا میکند که مداوم محدوده را نگاه کرده و بهاینترتیب امنیت پاتوق تضمین میشود. با تبدیل تراز پایینتر به پاتوقی برای مردم محله، کیفیت «زندگی» مردم در نفر آباد بالا میرود و «کار» شخص متولی نگهداری از فضایی زندگیاش خواهد بود.
-
7097. سرای سبزیفروشان | مریم مهرپرور، محسن فلاحیسرای سبزیفروشان؛ داستان جعبههایی که به خانه تبدیل شدند. فضا را تنها با حسهایمان درنمییابیم... . در آن به سر میبریم، شخصیتمان را در آن نمایش میدهیم، بهواسطه پیوندهای عاطفی به آن وابستهایم؛ فضا تنها ادراک نمیشود...به سر برده میشود. (جورج ماتوره – مجله معمار شماره 126) ...اینجا مسئله دو فضاست. دو فضای متفاوت از یکدیگر. همنشینی زندگی در کنار کار یا بلعکس. ما به جعبهها فکر کردیم. دو جعبه با فنوتیپهای متفاوت. دو جعبه درهمتنیده که هرکدام میتواند راوی داستان خودش باشد. جعبههایی که اگر یکی نباشد، دیگری بیمعناست؛ اما روایت کننده، یک خانواده است با یک شخصیت مستقل که قرار است به نمایش درآید، همانطور که ماتوره میگوید... پرده اول؛ جعبه زندگی زندگی در درون است. سنگینتر اما پرهیجان. در سطوح مختلف. ما ستونها را مانند دانه، بر روی زمین ریختیم اما با یک نظم ماتریسی و منظم. ستونها بهمثابه ساقهها، جعبه زندگی را در بالای خود نگه میدارد و بلندنظرانه فضاهایی برای ما میسازد در سطوح باز و نیمهباز. تا علاوه بر خانه، حیات، خلوتگاه، باغچه و فضای کار داشته باشیم. خانه، یک سکشن ندارد، بلکه سکانسهای متفاوتی از زندگی این خانواده را نشان میدهد. جعبه درونی سعی میکند از طریق دریچهها به بیرون (محله) سرکشی کند تا پیوند خودش را با بیرون قطع نکند. جعبه درونی مستقل نیست، اگر جعبه دوم نباشد عریان است. همانطور که اگر کاری نباشد، زندگی نیست... پرده دوم؛ جعبه کار کار در برون است. سبکتر اما متخلف که زندگی را احاطه کرده است. شاید نمایش کار مهاجرانی است که به این محله آمدند تا در کنار زندگی مستقل، کار مستقلی هم داشته باشد. خانوادهای که تصمیم گرفتند با کشت سبزیها و فروش آن، امرارمعاش کنند. این بار کشت گیاهان طبق عادت بر روی زمین نیست. با دانهبندی کردن چهار وجه از جعبه بیرونی و سقفها، کشت و پرورش صورت میگیرد. هرکدام از دانههای پوسته میتواند محل کشت یک نوع از سبزیها باشد. جعبه بیرونی، صحنه نمایش و تبلیغ کار آنهاست. رهگذران محله سبزیها را میبینند و میخرند. پرده سوم؛ دکان ماجرای دکان، محور اصلی مبانی طراحی این خانه است. زمانی که در حال مطالعه محله بودیم، به دورهگردهای سیار برخوردیم که محله به محله میرفتند، جار میزدند و ترهبار و سبزی میفروختند. دکوپاژ محله، سؤالی را مطرح کرد که آیا میتوان خانهای داشت که ساکنین آن در کنار زندگی، هم محصول تولید کنند و در کنار تولید، توان و محلی برای فروش هم داشته باشند؟ دکان، فضایی ثابت است نه سیار که ساکنین آن هرچه در بالا خانه تولید و پرورش دهند در پایین خانه میتوانند بفروشند. دکان از چند دو سمت با محله در ارتباط است و ساکنین محله میتوانند بهراحتی به آن دسترسی داشته باشند. سرای سبزیفروشان هم پاسخی است به نیاز محله و هم پاسخ به ساکنینی که در کنار زندگی، به کار هم نیاز دارند. هرچند که نمیتوان در سطح کلان به تمامی مشکلات یک محله پاسخ داد.
(کلیک کنید)
نام اثر |
طراح |
باززندگیـ ـی |
زهرا ملک محمدی، امیرحسین علی زمانی |
زن بر شهر |
شقایق ناجی زواره، رز قانع زاده، سید مرتضی مهدوی اردکانی، مهدی غفوری |
خانۀ خیال |
فاطمه ساقلی، مینا اشتهاردیها، دانا ربانی |
آشپز-خانه |
سید اردشیر دیباج، آرشیا حمرقانی، حورا حاج جعفری، زهرا ایزدی |
پلاک 360 |
یگانه بهادری، رازک حسینی |
حیات خلوت |
محمد حسین کلانتریان، فائزه صادقی |
خانۀ امید |
فربد مهراز، محمد رضایی، شایان حیدرپور، سارا مرادی، سپهر حاجی نوری، زینب عمران، نوشین آقا محمدی |
روزنه |
مرتضی آقاجان پور چمنی، مجید صحتی، آتنا مشکات سادات، غلامرضا مازنی، سیده زهرا کاظم نژاد |
(کلیک کنید)
نام اثر |
طراح |
حیاط، حیات |
امیرعلی ذوالفقاری فدردی، آرین گروهی |
همسازی |
مسعود حیرانی، هومن سعادت |
در پس این دیوارها |
علی آل آقا، نگین صدری، امیررضا کریمی، حانیه امیری، متین فروزان |
ملک ری |
مرتضی مجیدی، ریحانه سخائی |
بنبستنشینی |
زهرا شکرانی |
خانه + کار + گاه |
علی اخلاقی، نیوشا نیک پی |
تاروپود |
عاطفه کریمی، محسن حمزه لویی |
خانۀ آبی، برای تماشای آسمان |
نسترن ترابی |
تأملی بر بنمایههای فرهنگی در آپارتمان امروزی |
شهاب شریعت بهادری |
آپارتمان کار و زندگی |
امیر صبوری، محمد حسین ندرلو |
آپارتمان میانبر |
ایلیا سالک |
خانۀ دوسو |
صنم احمدزاده، کوشا موحدی، الهام مهدیان نیک، فرزانه حسینی |
خانۀ دیدار |
ندا قاسمی زاده |
اتصال |
احسان خداشناس، مهدیار خسروی |
خانهای برای کار و زندگی چهار نسل |
احسان رمضانی، فرشته نمدی |
شهر . خانه |
علی اکبر گلمحمدی |
نامکان |
امیرحسین میرزازاده، کیوان عسکری، سورنا برنس |
تهران سال 1433 |
بهروز خیشابه، فاطمه تقوی، ساناز عمادی |
خانۀ واو |
علی معتمدی نیا |
دفتر- خانه |
سامان طاهری |
بیانیۀ هیئتداوران مسابقۀ طراحی آپارتمان کار و زندگی در محلۀ نفرآباد تهران
هیئتداوران این دوره از مسابقۀ کار و زندگی مجلۀ کوچه پس از بررسی پروژههای ارسالشده به مسابقه در چند مرحلۀ متفاوت، بیانیۀ داوری خود را به شرح زیر اعلام میدارد:
با توجه به برنامۀ مسابقه و معیارهای داوری که از پیش تعیین و اعلام شده بود، میانگین پروژههای ارسالی نسبت به دورههای قبل دارای کیفیت قابلقبول و در مواردی بالاتر بود که هم نشان از اعتماد و همراهی معماران و دانشجویان کوشا و پیشرو با اهداف برگزارکنندۀ مسابقه و هم نشان از توجه نسل جوانتر معماران به موضوعات جدید و جدی نگرفتهشدۀ معماری در ارتباط با بستر کالبدی و اجتماعی بخشهای وسیعی از شهرهای ما داشت.
باور عمیق بیشتر شرکتکنندگان به برنامه و معیارهای داوری که حاکی از صرف انرژی مناسب برای شناخت و حضور در بستر طراحی است، بهوضوح در فرایند بررسی آثار مشاهده میشد. توجه شرکتکنندگان به موضوعاتی چون کودکان و زنان و آسیبهای موجود در محله، اجرایی بودن ایدهها، قابلیت الگوپذیری و تکرارشوندگی، توجه ویژه به همزیستی ساکنان با مسافران در محله، اشتغال معتادان پس از ترک اعتیاد و کار و مالکیت اتباع خارجی نشان میدهد که بیشتر شرکتکنندگان به موضوعات واقعی در محلات فراموششده از بالا نمینگرند و به وظیفۀ جدی خود از تعریف دقیق معماری در پیوند با جامعه و انسان باور دارند که بسی جای دلگرمی است.
داوران پس از طی مراحل اولیه و رسیدن به لیست کوتاه، به بررسی و دفاع از پروژههای انتخابی خود پرداختند و همزمان معیارهای تکمیلی انتخاب سه پروژۀ نهایی را تدقیق کردند که عبارت است از:
- توجه به نحوۀ اشغال زمین و جانمایی ساختمان بر آن.
- ارائۀ تعریف دقیق و متفاوتی از همنشینی کار و زندگی و همزیستی با مسافران در محله.
- توجه به مسئلۀ اتباع و مهاجران که بخش مهمی از ساکنان محله هستند.
- توجه به سناریوی ساخت که شاید اهمیت بیشتری از نتیجه دارد.
- قابلیت توسعه در مقیاس ساختمان و محله.
- داشتن بیان معمارانۀ منحصربهفرد و متفاوت در طراحی که بتواند سلیقۀ عمومی را تحریک کند.
هریک از پروژههای راهیافته به مرحلۀ نهایی، ایدۀ متفاوت و پیشرویی در توجه به یکی از این معیارها داشته است؛ پروژههایی که هیئتداوران امیدوار است نهتنها توجه نسل جوان و پیشروی معماری را به بخش فراموششدهای از معماری و شهر جلب کند، بلکه به تصمیمگیران و قانونگذاران یادآوری کند که با قوانین بالادست فراگیر و کمّی نمیتوان برای صورتمسئلههای پیچیده در جایجای شهر راهحلهای کیفی و قابل توسعه ارائه داد.
با تشکر
کورش رفیعی، بهزاد اتابکی، انسیه خمسه، آرش نصیری، عاطفه کرباسی، رها اشرفی، احسان حسینی
مهراد حبیبی، الهه موسوی (داوران جایگزین)
شناسه ورودی | نام خانوادگی |
7221 | نورنیا |
7220 | صداقتی |
7219 | تقی پور |
7218 | کریمی |
7217 | راسخ راد |
7216 | آمدی |
7215 | قهرمانی |
7214 | شیخ الاسلامی |
7213 | محمودی |
7212 | قنادی |
7211 | آل آقا |
7210 | مفیدی |
7209 | شعاعی |
7208 | مولائی |
7207 | عسگری |
7206 | فرقانی |
7205 | علیزاده سعادت |
7204 | دلگشامهر |
7203 | پزشکیان |
7202 | کثیرلو |
7201 | صارمی |
7200 | آقایی |
7199 | صبوری |
7198 | اخلاقی |
7197 | واثقی |
7195 | یگانه نیا |
7194 | شکوهی |
7193 | شعبانی |
7192 | عطارپری |
7190 | اقترافی |
7189 | مهجوریان نماری |
7186 | حیرانی |
7185 | عباسی |
7184 | منوچهری |
7182 | میرزازاده |
7181 | انوری |
7180 | شکرانی |
7179 | نادری |
7178 | توکلی نسب |
7176 | آقاجانپور چمنی |
7175 | رجب |
7174 | قاسمی |
7173 | زارعپور متنق |
7172 | کوهزادی |
7171 | دلاوری پاریزی |
7168 | معصومی |
7167 | ساقلی |
7166 | همایونی |
7161 | قلیزاده |
7155 | رفسنجانی |
7152 | توکلی |
7151 | علی حسینی برزی |
7148 | مسگر |
7147 | جلالی |
7145 | رجبی |
7137 | شرافت |
7136 | حسن اصفهانی |
7135 | جعفری |
7134 | خلیلی |
7133 | دادخواه |
7132 | طاهری قدیم |
7131 | فرشباف زاکی |
7130 | فتحی |
7129 | ضیایی |
7128 | موحد |
7127 | فاضلی |
7125 | میرزائیان |
7122 | لهراسبی |
7115 | طاهری |
7113 | شیدایی |
7110 | ستوده |
7109 | علی اکبری |
7108 | حیدری شکیب |
7107 | محمد ابراهیم |
7106 | کشاف |
7105 | ذوالفقاری فدردی |
7097 | مهرپرور |
7096 | رمضانی |
7092 | قائم محمدی |
7091 | گلمحمدی |
7090 | حاجی کریمی |
7089 | معتمدی نیا |
7088 | احمدزاده |
7087 | مرادی |
7083 | محمودیان |
7082 | خیشابه |
7081 | بیطرف |
7080 | شهریاری |
7079 | حجتی |
7078 | رخشان |
7077 | ترابی |
7076 | پسندیده |
7075 | شالی کار |
7074 | سالک |
7073 | طاهرخانی |
7072 | اسمعیل زاده وفایی |
7068 | ملک محمدی |
7067 | مهربانی یگانه |
7063 | مجیدی |
7062 | دیباج |
7060 | مهراز |
7059 | قیطاسی رنجبر |
7058 | نصیری |
7057 | برهانی رخ |
7056 | امامی |
7053 | عسگری |
7052 | میرزاصادقی |
7043 | بهادری |
7042 | صابر |
7041 | ناجی زواره |
7040 | کاوه نژاد |
7039 | شیشه بر |
7035 | دانشور |
7034 | نوروش وجدان |
7033 | خداشناس |
7031 | شریعت بهادری |
7030 | ترابی |
7029 | کلانتریان |
7028 | بحری |
7027 | قاسمی زاده |
شناسۀ ورودی اثر |
نام خانوادگی |
7035 |
دانشور |
7039 حذف به علت تخلف (بند 4) |
شیشه بر |
7040 |
کاوه نژاد |
7042 حذف به علت تخلف (بند 4) |
صابر |
7058 |
نصیری |
7072 حذف به علت تخلف (بند 4) |
اسمعیل زاده وفایی |
7073 |
طاهرخانی |
7077 حذف به علت تخلف (بند 2 و 3) |
ترابی |
7080 |
شهریاری |
7090 حذف به علت تخلف (بند 2) |
حاجی کریمی |
7106 |
کشاف |
7108 حذف به علت تخلف (بند 4) |
حیدری شکیب |
7109 |
علی اکبری |
7122 حذف به علت تخلف (بند 3) |
لهراسبی |
7125 |
میرزائیان |
7127 حذف به علت تخلف (بند 4) |
فاضلی |
7129 |
ضیایی |
7130 حذف به علت تخلف (بند 4) |
فتحی |
7134 |
خلیلی |
7137 حذف به علت تخلف (بند 4) |
شرافت |
7148 |
مسگر |
7152 حذف به علت تخلف (بند 2) |
توکلی |
7155 حذف به علت تخلف (بند 4) |
رفسنجانی |
7168 |
معصومی |
7171 حذف به علت تخلف (بند 4) |
دلاوری پاریزی |
7172 |
کوهزادی |
7174 حذف به علت تخلف (بند 4) |
قاسمی |
7179 |
نادری |
7181 حذف به علت تخلف (بند 4) |
انوری |
7184 |
منوچهری |
7185 حذف به علت تخلف (بند 4 و 6) |
عباسی |
7195 |
یگانه نیا |
7202 |
کثیرلو |
7204 |
دلگشامهر |
7205 حذف به علت تخلف (بند 4) |
علیزاده سعادت |
7209 |
شعاعی |
7210 حذف به علت تخلف (بند 4) |
مفیدی |
7212 |
قنادی |
7214 حذف به علت تخلف (بند 4) |
شیخ الاسلامی |
7215 |
قهرمانی |
7216 حذف به علت تخلف (بند 2، 4 و 5) |
آمدی |
7217 |
راسخ راد |
7219 حذف به علت تخلف (بند 4) |
تقی پور |
7220 |
صداقتی |
7221 حذف به علت تخلف (بند 4) |
نورنیا |
7055 |
پاک نژاد |
7104 حذف به علت تخلف (بند 7) |
سلیمانی |
7183 |
خیرخواه |
7223 حذف به علت تخلف (بند 7) |
رحمانی |
مواردی که به حذف اثر توسط دبیرخانۀ مسابقه منجر خواهد شد:
- استفاده نکردن از شیت فرمت و قالب چیدمان آثار (ارائۀ یک پوستر 100*70 سانتیمتر بهصورت عمودی طبق فرمت ارائهشده).
- حذف لوگو و عنوان تعریفشده در پایین شیت/پوستر.
- استفاده نکردن از تصاویر پایۀ فتومونتاژ (سه تصویر که باید روی تصاویر موردنظر نشریه فتومونتاژ شوند).
- رعایت نکردن تناسبات و نسبت تصویر ویدئو یا بازۀ زمانی مشخصشده برای آن (ویدئو به مدت 91 تا 120 ثانیه با نسبت تصویر عمودی).
- درج مشخصات شرکتکننده/شرکتکنندگان روی شیت یا توضیحات مربوط به اثر، معرفی یا حضور شرکتکننده/شرکتکنندگان در ویدئو.
- رعایت نکردن تعداد کلمات تعریفشده در بخش توضیحات اثر (توضیحات مربوط به بیان مسئله و هدف و راهبردهای طراحی بین 450 تا 500 کلمه به زبان فارسی).
- شرکت در مسابقه بدون ثبتنام اولیه در مدتزمان تعیینشده.
نکته: طبق «شرایط و ضوابط شرکت در مسابقه»، آثاری که پیش از ارسال اثر ثبتنام اولیه را انجام نداده بودند، حذف و در شمارش کلی آثار قرار نگرفتند.
موضوع مسابقه: طراحی آپارتمان کار و زندگی کوچکاندازه در محلۀ نفرآباد تهران
ارکان مسابقه
- برگزارکننده و مجری مسابقه: نشریه کوچه باغ هنر و اندیشه
- مدیر مسابقه: مرتضی خیاط پور نجیب
نوع مسابقه
- از نظر موضوعی: معماری
- از نظر محتوایی: طراحی تفصیلی
- از نظر نوع و دامنۀ شرکتکنندگان: مسابقۀ آزاد ملی
- از نظر مراحل و نحوۀ داوری: یک مرحلهای
بهزاد اتابکی
دانشآموختۀ کارشناسی ارشد معماری از دانشکدۀ هنر و معماری واحد تهران مركزی، بنیانگذار دفتر معماری و شهرسازی بن ارک
رها اشرفی
دانشآموختۀ كارشناسی ارشد معماری از دانشگاه ملبورن استرالیا؛ همبنیانگذار دفتر طراحی اشرفی و زاد
احسان حسینی
دانشآموختۀ كارشناسی ارشد معماری از دانشگاه هنر تهران، همبنیانگذار دفتر فرایند منطقی در طراحی معماری
انسیه خمسه
دانشآموختۀ كارشناسی ارشد معماری از دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مركزی؛ همبنیانگذار دفتر تجربه بنیادین معماری
کورش رفیعی
دانشآموختۀ كارشناسی ارشد معماری از دانشگاه شهید بهشتی؛ بنیانگذار دفتر طراحی کوروش رفیعی
عاطفه کرباسی
دانشآموختۀ دکتری معماری از دانشگاه شهید بهشتی؛ استادیار دانشگاه شهید بهشتی و همبنیانگذار دفتر معماری آینه
آرش نصیری
دانشآموختۀ كارشناسی ارشد معماری از دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مركزی؛ همبنیانگذار دفتر تجربه بنیادین معماری
الهه موسوی
دانشآموختۀ کارشناسی ارشد معماری منظر از دانشگاه شهید بهشتی؛ همبنیانگذار دفتر معماری شباهنگ
مهراد حبیبی
دانش آموختۀ کارشناسیارشد معماری از دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران؛ همبنیانگذار دفتر معماری الگوی پیشروی محیط نوین
مرتضی خیاط پور نجیب
دانشآموختۀ معماری و دکتری شهرسازی از دانشگاه آزاد اسلامی (تهران جنوب)، مدیرمسئول نشریۀ کوچه باغ هنر و اندیشه
مشخصات تفصیلی سایت:
معرفی سایت: شهرداری منطقۀ 20، ناحیۀ 5، محلۀ نفرآباد.
مساحت سایت: 145 مترمربع
ابعاد و تناسبات سایت: طبق فایل اتوکد. (کلیک کنید.)
شماره شناسایی ملک: 48474042
طول و عرض جغرافیایی: 35.582869, 51.436087
مختصات جهانی مرکاتور معکوس، یوتیام (UTM): 3937771.594536, 539509.535776
همجواریها: مسکونی
شیب: 1درصد به سمت جنوب
بافت فرسوده: بله
بافت ناپایدار: بله
بافت تاریخی: خیر
حریم مترو: خیر
حریم گسل: خیر
معبر: خیابان ارم با عرض 6 متر در ضلع جنوب. بن بست سوم با عرض 4 متر در ضلع غرب.
نام زیر پهنه: R112-1-NAFARABAD