بیانیۀ هیئت‌داوران

داوران سومین دورۀ مسابقۀ طراحی معماری «خانه دوست کجاست؟» با بررسی 115 اثری که به دبیرخانۀ مجلۀ کوچه ارسال شده بود، همراه با شرکت‌کنندگان این مسابقه به این سؤالات فکر کردند که یک خانۀ معاصر مطلوب در بافت قدیمی پیرسرای شهر رشت، چگونه می‌تواند باشد؟

نقطۀ شروع طراحی این خانه کجاست؟

آیا نقطۀ شروع خانۀ معاصر در این بافت باید از معماری گذشته آغاز شود و به بازخوانی و بازآفرینی خصلت‌های معماری گذشته اقدام شود، یا نقطۀ شروع آن فرد معاصر و زندگی معاصر است و این خانه می‌تواند به الگوها، فضاها، روابط یا حتی زیبایی‌شناسی متفاوتی نسبت به پیشینیان خود برسد؟

آیا این خانه باید خاص، منحصربه‌فرد و الهام‌بخش باشد و یک ایدۀ مشخص و خوانا در مواجهه با مفهوم خانۀ معاصر ارائه کند، یا قابلیت تعمیم‌پذیری و تکرار داشته باشد و یک استراتژی الگو را مطرح کند و به یک تیپولوژی نزدیک شود؟

آیا تأکید بر تجربۀ فضایی نو است، یا معمار می‌تواند در پاسخ به شرایط زمینه و سایت، انتخاب و ترکیب مناسبی از فضاهای تجربه‌شده و آشنا داشته باشد و به محدودیت‌های سایت جواب منطقی و درست، هرچند تکراری، بدهد؟

آیا پروژه باید به هماهنگی با سایت و زمین برسد، یا در یک تفکر انتقادی، راه‌حلی متفاوت ارائه کند؟ آیا پروژه می‌تواند با شکلی خاص و متمایز به محله یک شخصیت بارز و شاخص بدهد یا باید با کمرنگ کردن فرم، حضور نمایشی در بافت نداشته باشد و بیشتر اتمسفر پنهان زمینه را تقویت کند؟

نسبت فضای درون و بیرون چگونه است؟ قلمروی امر خصوصی و امر عمومی تا کجاست؟ تا چه میزان این دو می‌توانند باهم درآمیخته شوند و این درآمیختگی چه امکانات و چه محدودیت‌هایی برای زندگی ایجاد می‌کند؟

پروژه تا کجا می‌تواند خیالی باشد؟ تا آنجا که تبدیل به رؤیایی دست‌نیافتنی شود، یا آن‌قدر به واقعیت نزدیک شود که بتوان آن را به‌ جای یک ساختمانِ در حال ساخت در این سایت تصور کرد.

نظرات و گفت‌وگوهای هیئت‌داوران در جلسۀ نهایی وجوه مختلف این سؤالات را نمایان‌تر کرد. شرکت‌کنندگان نیز راه‌های متفاوتی را برای پاسخ به سؤال مسابقه پیش گرفتند، اما جدا از اینکه چه مسیری را رفتند، اینکه چگونه و با چه کیفیتی این راه را طی کردند نیز مورد قضاوت داوران قرار گرفت. هرچند آثار راه‌یافته به بخش نهایی نیز حاوی پاسخی متمایز و برجسته برای قضاوتی قاطع نبودند و این موضوع روند داوری را پر چالش و سخت کرد.

هیئت‌داوران ضمن تأکید بر تفکر دربارۀ این سؤالات در مسابقاتی ازاین‌دست که با تمرین معماری همراه می‌شود، به برگزارکننده پیشنهاد می‌کند تا با ایجاد زمینه‌های مختلف، مقالات یا جلسات نقد و بررسی این موضوعات، زمینۀ مناسب‌تر و غنی‌تری برای دوره‌های بعدی فراهم کند و همچنین پیشنهاد می‌کند با بررسی کلی آثار دریافتی این دوره، شرایطی را برای بالا بردن کیفیت کلی مسابقه و آثار دریافتی ایجاد کند.

در آخر از مجلۀ کوچه به‌عنوان برگزارکننده و تمامی شرکت‌کنندگان برای ایجاد این فرصت متشکریم.

زهرا آرمند، رضا حبیب زاده، کامران حیرتی، علیرضا عینی فر، پرشیا قره گوزلو، حبیبه مجدآبادی، نیلوفر نیکسار.

به نام خداوند جان و خرد

گزراش مدیر مسابقۀ «خانۀ دوست کجاست؟»، سال 1402

مرتضی خیاط پور نجیب

 

نشریۀ فرهنگی- هنری «کوچه باغ هنر و اندیشه»، سومین دورۀ مسابقۀ طراحی معماری «خانۀ دوست کجاست؟» را در راستای دغدغه‌های فرهنگی-هنری خود و همچنین با هدف ایجاد انگیزه و اشتیاق در بین معماران و شهرسازان جوان، در تابستان و پاییز سال 1402 برگزار کرد. در این راستا، داوران مسابقه با هدف مشارکت در این فعالیت درون‌صنفی و حمایت از طراحان جوان، داوری آثار این رقابت را بر عهده گرفتند.

تا پایان مهلت قانونی ارسال آثار (21 مهر 1402)، تعداد 115 اثر به دبیرخانۀ مسابقه ارسال شد. داوری این آثار در دو مرحله، به‌صورت مجازی از تاریخ 24 مهر تا 1 آبان 1402 و در یک مرحله به‌صورت حضوری اقناعی در روز شنبه مورخ 6 آبان (با حضور هفت نفر از داوران اصلی و غیبت دو نفر از داوران جانشین[1]) انجام شد که پس از ساعت‌ها نقد و بررسی مسئولانه و متعهدانۀ ایشان، سه اثر رتبۀ اول، دوم، سوم و هفت اثر منتخب رویداد مشخص شدند.

 

لازم به ذکر است با تعامل و هم‌فکری داوران علاوه بر انتخاب آثار تصمیمات ذیل اتخاذ شد:

  1. نگارش بیانیۀ هیئت‌داوران؛ به‌طور خلاصه در رابطه با آثار و معیارهای بررسی آن‌ها.
  2. برگزاری جلسۀ نقد آثار و نتایج مسابقه در زمان مناسب در شهر تهران و در صورت امکان شهر رشت.

 

مراحل داوری مسابقه:

مرحلۀ اول «مجازی»: هر داور 10 اثر منتخب خود را با اولویت‌بندی از رتبۀ اول (10 امتیاز) تا رتبۀ دهم (1 امتیاز) از بین 115 اثر ارسال‌شده به دبیرخانۀ مسابقه مشخص کرد. در پایان این مرحله 35 اثر به‌عنوان آثار مرحلۀ نیمه‌نهایی مشخص شدند. ازاین‌بین 11 اثر که حداقل 10 امتیاز توسط داوران به آن‌ها تعلق گرفته شد به مرحلۀ دوم (نهایی) راه پیدا کردند.

مرحلۀ دوم «حضوری»: در جلسۀ اقناعی هر داور در مورد هریک از انتخاب‌های مرحله اول خود که درنهایت بین آثار مرحلۀ نهایی (11 اثر) قرار گرفته بودند به ارائۀ توضیحات پرداخت. پس از شنیدن نظرات داوران دربارۀ نقاط قوت و ضعف 11 اثر، هیئت‌داوران به امتیازدهی رتبۀ اول تا سوم موردنظر خود از بین 11 اثر مبادرت ورزید که درنهایت با تعیین شناسه‌های رتبه‌های برتر اول تا سوم، هفت اثر منتخب شایستۀ تقدیر (طبق مشخصات نام‌نویسی در مسابقه)، به ترتیب زیر اعلام می‌شود.

همچنین لازم به ذکر است با توجه به توافق اولیۀ صورت گرفته در جلسه، اثری که در مرحلۀ اول کمترین امتیاز را نسبت به 10 اثر دیگر این مرحله اخذ کرده بود و درنهایت موفق نشد در بین سه اثر برندۀ مسابقه قرار بگیرد، از بین 10 اثر منتخب حذف شد.

شناسۀ اثر

رتبه
 

برندۀ رتبۀ اول

5808

محمد نوروش وجدان

برندۀ رتبۀ دوم

5951

علی قنادی

برندۀ رتبۀ سوم

5960

زهرا اکبری قوچانی، علی گاموری، شاهین ص برنجی، فرهان امیدوار توچاهی و ژینو شارقی

آثار منتخب شایستۀ تقدیر

5913

محمدعرفان عسکری و شقایق باقرزاده

5908

پریسا احمدیان، معظمه رازقی مهرجو و سحر دولتخواه

5907

امیرمحمد خداپناهی، زهره بختیاری، علی  پورحافظ و سیده پریا حسینی چشمه ماکانی

5902

ندا دیزجی

5900

سیده صنم احمدزاده یزد و مینا خسرونژاد

5843

مریم  اسفندیاری و امیرحسین رفعتی

5766

مازیار خاکی، محسن فلاحی و فاطمه نیک زاد

 


[1]  آقایان امین فردوسی و مجتبی تقی زاده منجیلی (داوران جانشین) به علت حضور نیافتن در جلسۀ داوری، از گروه داوری مسابقه کنار گذاشته شدند.

  • 5808. برندۀ رتبۀ اول | محمد نوروش وجدان
    خانه دوست، خانه پذیرش دیگری است. سواحل دریای خزر برای برخی خانه است، برای برخی مقصدی برای مهاجرت، عده‌ای از آب‌وهوای گرم و خشک شهرهای پرجمعیت به طبیعت مطبوع و دلپذیرش پناه می‌آورند، برخی نیز تنها به‌عنوان بستری برای سرمایه‌گذاری و کسب مال به آن نگاه می‌کنند. در ابتدا اصل بر پذیرش است اما این رویکرد از پذیرش نامشروط تا مشروط در نوسان است. اگر شهرهای شمالی ایران مسافرینی که برای دمی آساییدن، در دامان طبیعت زیبای منطقه مهمانش می‌شوند را با آغوش باز و نامشروط بپذیرد. کسانی را که بدون توجه به طبیعت و ساکنین این منطقه تنها به فکر منافع خود هستند را به‌سختی می‌پذیرد. سرآغاز خانه دوست بازنگری در توپولوژی متداول خانه در سواحل دریای خزر است. بام شیب‌دار مسلط بر ساختمان، فضای بسته در مرکز و فضای نیمه‌باز ایوان در اطراف و اندک فاصله‌ای از زمین جهت دفع رطوبت، در ابتدا با جدا شدن کامل فضای بسته مرکزی از زمین و بام شیب‌دار، با فرمی آزاد روبرو هستیم که آزادانه در فضا حرکت می‌کند و شکل می‌یابد. نتیجه خانه‌ای است برای سه خانواده با سه سبک زندگی متفاوت. در طبقه اول خانه‌ای برای یک زوج سالمند (نسل قدیم محله) که در ارتباط یا یک سوئیت برای پذیرایی از مسافران و همچنین فرزندانشان گه گاهی به آن‌ها سر می‌زنند و یک خورده فروشی در همکف جهت فروش محصولات محلی، صنایع‌دستی و... فضای میزبانی از مسافران و خرده‌فروشی‌ها در کنار هم علاوه بر منتفع کردن اهالی باعث افزایش امنیت محلات نیز می‌‌شوند. در سمتی دیگر خانه‌‌ای برای یک خانواده مهاجر (هنرمند) که فضای زندگی در طبقه اول و استودیوی طراحی و گالری در طبقه دوم قرار گرفته است. در آخر یک واحد برای یک خانواده متوسط سه‌نفره (نسل جدید) که برعکس واحدهای دیگر فضای کار در خارج از خانه تعریف می‌شود. با جدا شدن بام مسلط از فرم ساختمان یک فضای نیمه‌باز در میان آن‌ها شکل می‌گیرد که موجب فعال شدن تراز بام می‌شود. انسان که برای تأمین آسایش خود از زمین فاصله می‌گیرد و بامی شیب‌دار را به‌سان چتر بر فراز خانه خود قرار می‌دهد تا از رطوبت و باران‌‌های مداوم در امان باشد. در کنار گیاه که برای دسترسی به نور و آب، بام را به سمت آسمان می‌شکافد همزیستی می‌کنند. سیرکولاسیون حرکتی از گوشه‌ای آغاز می‌شود آنگاه به دیگر نقاط نفوذ می‌کند و فضای نیمه‌باز همکف، بام و همچنین سه واحد را به یکدیگر پیوند می‌زند. خانه‌های مناطق گرم و مرطوب ذاتاً برون‌گرا هستند، اما در گذشته فاصله خانه‌ها از یکدیگر و فضای سبز اطراف خانه خود به‌عنوان حجاب عمل می‌کردند؛ اما در فضای متراکم شهری مشکل دید مزاحم با لوور‌های چوبی کشویی که در جلوی بازشوها قرار گرفته‌اند و با جابه‌جا شدن دید مزاحم را کاهش می‌دهند، مرتفع می‌‌شود.
  • 5951. برندۀ رتبۀ دوم | علی قنادی
    خانه چتر: فرم زندگی در خانه‌های گذشته مناطق شمالی کشور، به‌گونه‌ای بوده است که زندگی در رفت‌وآمد مداوم میان ایوان‌های نیمه‌باز و اتاق‌های بسته در جریان بوده است. آشپزی کردن، خوابیدن، دور هم نشستن، کار کردن و سایر فعالیت‌های روزمره در فصل‌های سرد سال در فضاهای بسته و کاندیشن و در فصل‌های گرم‌تر سال در فضاهای نیمه‌باز (ایوان‌ها و...) صورت می‌گرفته است. فرمی از زندگی که در آپارتمان‌ها و چه‌بسا خانه‌های ویلایی امروزی این کانکست قابل‌مشاهده نیست. در این میان فرم معماری خانه‌های امروزه دامنه امکانات کمتری نسبت به خانه‌های گذشته‌ای دارند که در این زمینه به وجود می‌آمدند. این مسئله در کنار ارزش فراموش‌شده معماری سقف‌ها به‌عنوان یک المان معماری کلیدی در این زمینه، مسائل موردنظر برای بررسی و طراحی بود. در این راستا در لایه دیاگرام معماری، به آن فکر کردیم که چه تداخلی در دیاگرام معماری می‌تواند این امکانات و ارزش‌های رو به فراموشی را بازیابی کند و نوآوری نیز داشته باشد؟ پاسخ ما به این پرسش ایجاد انفصال میان سقف شیب‌دار و دیوار است. انفصالی که موجب دو مسئله کلیدی در طرح استراتژی می‌شود: اول آنکه با جدا شدن سقف، می‌توان آن را مانند چتری در نظر گرفت که فرم‌ها و برنامه‌هایی را در زیر خود در برمی‌گیرد. مهم‌ترین نکته در اینجا آن است که برخلاف حالت معمول (جدا نبودن سقف شیب‌دار از دیوارها) در اینجا در ابتدا یک فضای نیمه‌باز بزرگ در زیر سقف ایجاد می‌کنیم. فضایی که نزولات آسمانی بر آن نمی‌بارد اما هوای طبیعی در آن جریان دارد. دوم آنکه با این جداسازی، سقف تبدیل به یک شیء مستقل می‌شود. در ادامه، دامنه امکانات به گونه ایست که امکان حضور فرم‌های زندگی در فضای نیمه‌باز را افزایش می‌دهد. در راستای استفاده از این امکان، به‌جای آنکه اتاق‌ها یک فرم به‌هم‌پیوسته تولید کنند، از هم جدا می‌شوند و فضاهای نیمه‌باز، آن اتاق‌ها را از هر چهار طرف در برمی‌گیرد. فضاهای نیمه‌باز به دو قسم فضاهای سبز (امکان رشد گیاهان خارجی و درخت‌ها و... به‌واسطه جریان مداوم هوای طبیعی وجود دارد) و پلتفرم‌هایی برای زندگی در فضای نیمه‌باز، تقسیم می‌شوند. درنتیجه بخش‌هایی از زمین در این پروژه خاک است و بخش‌هایی از آن را پلتفرم‌ها اشغال کرده که هرکدام امکانات مختلفی را به ساکنان می‌دهند. درنهایت شما می‌توانید در فضای بسته دورهمی بگیرید یا آنکه به بیرون از اتاق بروید و روی پلتفرم موجود به دورهمی خود ادامه بدهید درحالی‌که هوای طبیعی به‌طور مداوم در جریان است. می‌توانید در آشپزخانه بسته خود آشپزی کنید یا آنکه به بیرون بروید، از باغچه کنار آن سبزی‌های کاشته شده را استفاده کنید و در سمت دیگر آتش روشن کنید و غذای خود را بپزید. همه این‌ها بازتعریف زندگی انسان معاصر در این زمینه در تعامل مداوم با فضاهای بسته و نیمه‌باز است.
  • 5960. برندۀ رتبۀ سوم | زهرا اکبری قوچانی، علی گاموری، شاهین ص برنجی، فرهان امیدوار توچاهی و ژینو شارقی
    همـ تلار. من از بازترین پنجره با مردم این ناحیه صحبت کردم... شهر امروز من در آینه به خود می‌نگرد. بافتی سبز خراشیده شده. خیابان‌هایی شلوغ و پریشان می‌بیند. کوچه‌هایی تاریک می‌بیند که جولانگاه آهن‌ها شده‌اند. دیوارهایی که سر به فلک کشیده و خانه‌هایی که همسایۀ تنهایی‌اند. کودکان دنبال نوری می‌دوند در خاطرات مادربزرگ. گل و گلدانی نیست و آنتن‌ها نشسته‌اند لب پنجره‌ای باریک و بسته. باغ و بوستانی نیست و کبوتر، تیر برقی را لانه کرده. شهر من اما، تجربه‌ای سرشار است... مردم این ناحیه یک رایحه‌اند از تبلور طعم خیال، که هنوز رگه‌هایی از رنگ حیات در دل‌شان باقی است. دل‌هایی که در امتداد دوستی روشن می‌شوند و نقشی می‌سازند از جنس یک‌ خانه که جای کسی در آن خالی نیست. خانه‌ای بی‌انتها با دروازه‌ای به وسعت شعر. خانه‌ای که کوچه را در آغوش می‌گیرد، با او همراه می‌شود و به استقبال همسایه‌اش می‌رود. خانه‌ای که به‌جای دیوارش کوچه‌باغی سبز روییده. حیاطش رو به شهر است و کنج‌هایی دارد که آنجا آسمان ابری دل آرام می‌گیرد. خانه رشتی شامل توده‌ای در مرکز زمین بود که فضا به دور آن می‌چرخید و مرزهای آن در اضلاع پیرامونی تنها با گیاهان، حصار یا پرچین مشخص می‌شد. توده اصلی یک الی دوطبقه و متشکل از اندامی چون پلکان، توده مکعبی، تلار پیچان دور توده و سقف شیب‌دار پوشالی بود. هرکدام از اجزای تشکیل‌دهنده خانه نقش پررنگی در نحوۀ زندگی ساکنان و تعامل آن‌ها با همسایگان ایفا می‌کرد. تنها بخش کاملاً خصوصی خانه اتاق‌های داخلی بود. فعالیت‌های ساکنان، فضای تلار و زمین پیرامونی (حیاط) در معرض دید قرار داشت. در گذر زمان و متأثر از تکثیر خانه‌های قاجاری، ساختار برون‌گرای خانه‌ها دگرگون شد. در سال‌های اخیر نیز بلندمرتبه‌سازی، ریشه‌های اجتماعی و طبیعی دخیل در طراحی را نادیده گرفته و با تمرکز بر مزیت‌های اقتصادی، شگفتی و پایداری محله‌های اصیل از میان برده است. هدف اصلی همـ تلار، زنده‌سازی هویت کالبدی/ اجتماعی محله و تطبیق ساختار اصیل خانه رشتی با سبک زندگی انسان معاصر است. آزادی در تعامل به‌عنوان چراغی راهگشا، مسیر طراحی را شکل می‌دهد. طراحی از کوچه آغاز می‌شود، جایی که مرزبندی‌های زمین با مسیرهای پیرامونی از بین می‌روند. از لبه‌های زمین دور می‌شویم تا فضایی برای رشد حجمی سبز ایجاد شود. مسیر کوچه را درون تلاری به‌موازات زمین امتداد می‌دهیم. اتاق‌هایی می‌سازیم برای زندگی. فضاهایی برای تنهایی‌مان، دوستان‌مان و خانواده‌مان. از رشد و پیچش تلار به دور خود مسیری ایجاد شده است که اتاق‌ها را به هم متصل می‌کند. حال زندگی در امتداد این تلار جاری شده است. تلاری که پلی است برای رسیدن به خانۀ دوست.

آثار منتخب شایستۀ تقدیر هیئت‌داوران

  • 5913. محمدعرفان عسکری و شقایق باقرزاده
    سایه‌سار هنگام به یادآوردن خاطرات گذر در شهرهای ایران، تفاوت رشت همیشه محسوس است. در مقیاس‌های مختلف این شهر اتمسفری دارد که برخلاف بسیاری از شهرهای دیگر همچنان با قدرت حفظ شده است. این ویژگی را می‌توان مدیون طبیعت گیلان و خونگرمی مردم رشت دانست که در همۀ خاطرات رشت جریان دارند. محلۀ پیرسرا به‌عنوان یکی از محله‌های قدیمی و با اصالت رشت، بیشتر از محله‌‎هایی از رشت مانند ساغری‌سازان، درگیر مسائلی مانند تخریب خانه‌های قدیمی و تغییر کاربری‌های متعدد بوده؛ اما همچنان مردم جدارۀ اصلی گذرگاه‌های این محله را شکل می‌دهند و با قدم زدن در محله شاهد کاربری‌هایی مانند فروشگاه و کارگاه‌های صنایع‌دستی هستیم. در کوچه‌های پیرسرا ردپای طبیعت رشت بر آثار انسان را می‌بینیم که این خرابه‌ها نقش بسزایی در شکل دادن اتمسفر شهر دارند. در این پروژه تلاش شد تا صفات خانواده، خانه و محله رشتی با حفظ نیازهای شهروند مدرن در کار گنجانده شود. به‌واسطۀ فرهنگ و اقلیم مردم رشت تفاوت فضای خانه با فضای بیرون در پروژه به‌وسیلۀ سقف تعریف شده است. فضاهای ثابت به همراه کاربری‌های اجتناب‌ناپذیر خانۀ امروز، خود به‌عنوان سقف به ارتفاع بالاتر انتقال یافته‌اند که فضای تهی میان آن به‌وسیلۀ دو برش با فضای بیرون ارتباط پیدا کرده است و زیر این فضا‌های تهی به حیاط تبدیل شده است. دانه‌ای که توسط این دو برش از بخش اصلی جدا شده است، کاربری مهمان‌خانه دارد. بقیۀ کاربری‌ها نیز دورتادور ایوان فضای تهیِ میان پروژه قرار گرفته‌اند. بیشتر نورگیری فضاها از فضای میانی تأمین می‌شود اما فضاها به‌وسیلۀ برشی که میان سقف و دیوارها قرار گرفته‌اند نیز نورشان تأمین می‌شود. همچنین جدارۀ غربی پروژه به دلیل کج‌باران‌های رشت صلب است و نور این جداره از این شیارها تأمین می‌شود. در بخش زیرین، در داربست‌های موقتی که به بخش بالایی تکیه کرده‌اند در ارتفاع‌های مختلف سطوحی قرار گرفته‌اند که می‌توانند نقش‌های مختلفی در پروژه ایفا کنند. به‌عنوان پلکان و مسیر ورودی، ایوان‌هایی که در تیپولوژی خانۀ رشتی دورتادور قرار می‌گرفتند و حال به بخش زیرین منتقل شده‌اند و سطوحی که در ارتفاع انسان می‌توانند به فضای نشستن، استراحت، دورهمی یا فضای ارائۀ محصول تبدیل شوند. سبک بودن این صفحات و موقتی بودن داربست‌ها و قابلیت تغییر آن‌ها باعث می‌شود که این پتانسیل را داشته ‌باشند که زیر سایۀ فضا‌های ثابت و بسته تغییر کنند. گویی که خانه با خانواده رشد می‌کند و بزرگ می‌شود، مانند خانه‌های گذشتۀ رشت که با اضافه شدن افراد جدید به خانواده، فضاهای جدید‌تری به خانه اضافه می‌شد. همچنین برخلاف سازه‌ای که هم‌اکنون در سایت قرار گرفته است، خالی بودن فضاهای زیرین باعث ‌می‌شود در کوچه گشودگی ایجاد شود و در کنار آن فضاهای زیرین مهمان‌خانه برای حضور دیگری و رهگذران انعطاف بیشتری دارد. در کنار آن در جدارۀ غربی سطوح قرار گرفته روی داربست‌ها در صورت نیاز می‌توانند به فضایی برای فروش محصولات تبدیل شوند و در غیر این صورت هم فضایی برای تجمیع و گردهمایی اهالی را فراهم می‌کند. وجود این کاربری‌ها در جداره باعث می‌شود که ایوان‌های خصوصی‌تر بدون وجود یک جدارۀ قابل‌رؤیت از فضای شهر جدا شوند.
  • 5908. پریسا احمدیان، معظمه رازقی مهرجو و سحر دولتخواه
    خانه‌ای در شهر پرسه‌های بی‌نهایت. شهر به‌مثابه گونه‌ای از زیست. رشت مثل هر شهر دیگری که جریان اجتماعی پررنگی دارد، نوعی ملموس از زیست را ارائه می‌دهد. این جریان زیستی آن‌قدر قوی است که به‌تنهایی به حضور خود ادامه داده است. این حضور از لابه‌لای طعم‌ها و آواها و رایحه‌ها تجسم یافته و به‌واسطۀ آن‌ها خود را بروز داده است. در تمام سال‌های خاموش بودن معماری به‌عنوان کالبدی همگون برای این زیست جاری، شهر خود را به طرق مختلفی به تجسد درآورده است. خانه‌های ما چطور می‌توانند دوباره نقش مؤثری بر دوش بگیرند و زیست رشت را تجسم ببخشند و کالبدی شوند که قواره روح شهر باشد؟ هر چه بیشتر به جریان جاری می‌پردازیم بیشتر مطمئن می‌شویم که شاید راه‌حل باید این باشد که معماری‌مان فروتنانه خود را در اطراف این زیست شکل بدهد و دورتادور آن شکل بگیرد و آن را سرپناه بدهد. بی‌آنکه منیت خود را به رخ بکشد و نظمی از بالا به پایین را به محیط و رویدادها تحمیل کند. برای این کار نیاز به شناخت جریان موجود داریم. باید جریان جاری را بشناسیم و کالبد را به‌آرامی در اطرافش شکل بدهیم. بافت موردنظر را خوانش کنیم و مختصات کاراکترش را بشناسیم. از سبزه‌میدان که به سمت پیرسرا حرکت می‌کنیم درآمیختگی کارگاه‌ها و خانه‌ها به چشم می‌آیند. کارگاه‌هایی که یکی چند در میان کرکره‌هایشان پایین آورده شده است اما تعداد قابل‌توجهی از آن‌ها هنوز فعال و زنده به کار خود ادامه می‌دهند. خانه‌هایی قدیمی که لابه‌لای این مغازه‌ها دیده می‌شود. برخی هنوز در خود زیست دارد و برخی به حال خود رها شده‌اند. همانند جریان رودخانه‌ای که به‌مرورزمان باریک و باریک‌تر شده باشد اما همچنان در حرکت است و صدایش به گوش می‌رسد. هنوز زنده است. به بافت که گوش می‌دهیم و در کوچه‌پس‌کوچه‌هایش که قدم می‌زنیم تمنای روشن شدن چراغ‌های جریان کار را از پس کرکره‌های پایین به‌جامانده از رد فعالیت‌های گذشته می‌شنویم. پس تصمیم می‌گیریم که تعمقی در امکان تأثیر معماری‌مان بر این تمنا داشته باشیم. بافت به‌مثابه میانجی‌گر (تقاطعی بین تمنای زمینه و نیاز زمانه): فضای امن من از کجا شروع می‌شود؟ مرز فضای امن و شهر من کجاست؟ به سالی که گذشت فکر می‌کنم و تجاربی که از پس آن داشتیم. عرصه عمومی باید توسط بدن‌هایمان پس گرفته شود. مرز زیست آزادانه‌مان گسترش پیدا کند. ما فراگرفتیم که در سایه امنیت حلقه‌های اجتماعی عرصۀ گسترده‌تری را برای زیست آزادانه‌تر بسازیم. هرکدام‌مان به شکلی عرصه‌های زیستی‌مان را گسترده‌تر کردیم. چطور می‌توان این نیاز را شنید و در حد توان معماری برایش راهی ارائه داد؟ خانه‌ها می‌توانند این تمنای زمینه و نیاز زمانه را بشنوند و سهم خود را برای خلق این فضاهای میانجی‌گر بپردازند. به کمک تقویت داشته‌های بافت‌مان (جریان کارگاه‌های کوچک) میانه‌هایی برای زیست آزادانه‌تر در شهر خلق کنیم. فضاهایی که فرد مجال این را پیدا کند که مابین‌شان نزدیک‌تر به خویش زندگی کند.
  • 5907. امیرمحمد خداپناهی، زهره بختیاری، علی پورحافظ و سیده پریا حسینی چشمه ماکانی
    دیالوگ. ایده‌ای برای تعریف مسکن معاصر رشت. کلمه‌ای فرانسوی است، مأخذ از یونانی به معنی گفت‌وگو، مکالمه، هر اثری ادبی را به‌صورت مکالمه بین دو تن یا بیشتر باشد نیز دیالوگ خوانند. (لغت‌نامه دهخدا) دیالوگ، گاه گفتمانی است بین دو یا چند نفر و گاه می‌تواند گفتمانی باشد بین انسان با معماری، طبیعت یا شهر ... درواقع دیالوگ تلاشی است برای درک متقابل و فرصتی است برای شناخت و هم‌زیستی! روندی که در طول تاریخ معماری این سرزمین (و این خطه) به‌درستی طی شده، اما با افزایش جمعیت و به‌تبع آن گسترش شهرنشینی به‌مرور شاهد تغییراتی در ساختار و سازمان‌دهی شهر و الگوهای ساختمانی بوده‌ایم. ازاین‌رو نیاز به دیالوگی نو با پارامترهای جدید محیط پیرامونی در عصر حاضر بیش‌ازپیش احساس می‌شود. این دیالوگ نو در شهری مثل رشت که پرجمعیت‌ترین شهر شمال ایران است از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ چراکه که این نوع ارتباط به ساکنین و شهروندان کمک می‌کند تا بتوانند کیفیت فضایی قابل قبولی را در سطح شهر تجربه کنند. ازاین‌رو پس از بررسی اسناد فرادست و نقشه‌های قدیمی شهر رشت متوجه از بین رفتن طبیعت بکر اطراف و تبدیل‌شدن مزارع و جنگل‌ها به شهر شده‌ایم. بر این اساس، در طراحی این پروژه، با تأکید بر اهمیت بازیابی طبیعت گمشده و ارتقای کیفیت زیست شهروندان، از دو منظر به موضوع گفتمان بین انسان و طبیعت پرداخته شده‌ است. از یک‌سو، با هدف حفظ فضاهای سبز موجود و همچنین باززنده‌سازی منظر طبیعی شهر رشت، لکه‌های سبز را در سه مقیاس خرد، میانی و کلان، با استفاده از یک لایه ارتباطی جدید متصل کرده‌ایم. هدف از این کار تقویت ارتباط بین شهروند و شهر در کنار تلاش برای نگه داشت مناظر طبیعی و ارج نهادن به نقش فضاهای سبز در شهر بوده است. از طرف دیگر با آزادسازی لایه همکف پروژه و ارتفاع گرفتن از سطح زمین‌، فضایی در جهت ایجاد و گسترش فضای سبز در نظر گرفته شده‌ است که به‌صورت ارگانیک با الگو از مناظر طبیعی طراحی شده‌ است؛ بنابراین در نگاه کل‌نگر، در راستای افزایش سرانه فضای سبز، بخشی از خانه و محل سکونت را به شهر اختصاص داده‌ایم. در راستای توجه به طبیعت و ایجاد ارتباط میان فضاهای سبز شهری، از عنصر ساختاری معماری اصیل و بومی گیلان تحت عنوان «غلام‌گردش» بهره برده‌ایم. بدین سبب، با بسط ایده غلام‌گردش در نقش لایه دوم شهر و فضایی نیمه عمومی، به دنبال تقویت روابط همسایگی و به‌طورکلی مفهوم محله هستیم. در ادامه، رشت شهری است که ازلحاظ اقلیمی و ساختاری پتانسیل لازم جهت تبدیل‌شدن به نمونه موفق یک شهر پیاده‌ محور را خواهد‌ داشت. در این خصوص، با تهی کردن بخش‌هایی از لایه کالبدی به دنبال ایجاد فضاهای عمومی و نیمه عمومی در شهر هستیم. همچنین، با ایجاد پوسته‌ای بر روی بلوک‌های مسکونی، علاوه بر یکپارچه‌سازی جداره شهری و آرامش بصری منظر شهری و برآورده ساختن نیازهای اقلیمی بنا، فضای زیر پوسته را به شهر اختصاص داده‌ایم.
  • 5902. ندا دیزجی
    وارشخانه. در شلوغی‌های شهر صدای باد گم می‌شود ولی در خانه وارش باد آزادانه می‌گردد و صدایش شنیدنی‌تر است و وقتی باد در سرسراهای خانه می‌پیچد طنین امید شعله می‌کشد. اینجا رشت است، شهری پویا و زنده که به‌واسطه تغییرات چند سال اخیر دچار مشکلات فراوانی در حوزه معماری و شهرسازی شده است که باعث شده است به یکی از نازیباترین شهرهای ایران تبدیل شود و اگر ساخت‌وساز به این شکل ادامه پیدا کنید رشت دیگر رنگ و بوی سابق خود را کامل از دست خواهد داد. به همین جهت نیاز است الگوی جدید برای خانه‌های رشت در نظر گرفته شود. از این روز برای ایجاد الگو جدیدی در ساختمان‌سازی رشت ابتدا الگوهای خانه‌های قدیمی بررسی شد و سپس نیازهای انسان معاصر در نظر گرفته شد و به این‌گونه ایده‌های اصلی این پروژه شامل دو ایده «آشتی معماری با گذشته» و «معاصر شدن» شکل گرفت. به‌منظور ساخت‌وساز جدید و از بین رفتن باغات، در خرابه‌ها درختان و گیاهان همچنان راهی برای زندگی و حرکت پیدا می‌کنند به همین منظور طبقه همکف خانه به‌صورت پیلوت طراحی شده است تا گیاهان آزادانه بتوانند حرکت کنند و رشد کنند این امر نه‌تنها باعث فیلتر شدن خانه از فضای شهری بلکه با گذر زمان فضای سبزی برای استفاده و بازی حاصل می‌شود، همانند یک جنگل کوچک. سپس با بررسی الگو خانه‌های قدیمی در رشت و سلسله‌مراتب آن، الگویی جدیدی بازتعریف شد، عنصر «غلام‌گردش» که به‌عنوان عنصر ارتباطی بین طبقات و متصل‌کننده فضاها به هم بوده است در این خانه معاصر نقش اساسی‌تری ایفا می‌کند و به صورتی پیچیده‌تر خود را به جامعه کنونی معرفی می‌کند و برای تأکید بیشتر از رنگ آبی که رنگ هویتی معماری گذشته رشت است برای ارجاع به تاریخ استفاده شده است. این خانه، خانۀ یک زن شاعر است، زنی که بتواند آزادانه در فضاها حرکت کند و به‌دوراز دغدغه شهر اشعارش را بسراید. سلسله‌مراتب همانند الگوی گذشتگان در لایه اول فضاهای خصوصی و در لایه بعدی فضاهای عمومی در نظر گرفته شد و فضاها سیال طراحی شده‌اند، فضای عمومی شامل حجمی غیر‌متعارف است که فضای گردهمایی شاعران و هنرمندان برای گفتگو هست و در طبقه آخر که نقش زیرشیروانی را ایفا می‌کند؛ یک فضای کوچک دنج برای فضای کار شاعر در نظر گرفته شده است، یک خلوتگاه برای روزهای دل‌تنگی شهر رشت، شهر باران‌های نقره‌ای است شهری که با باران‌هایش معنا پیدا می‌کند، ازاین‌رو سقف خانه برای احترام به زمینه تاریخی خود به‌صورت یک سقف شیب‌دار چهار طرفه طراحی شده است ولی تفاوتی که با نمونه‌های گذشته خود دارد آن است که در قسمت مرکزی‌اش یک ووید تعریف شده است و آب باران از فضای مرکز خانه گذشته و به زمین می‌ریزد. اتمسفر این خانه یک فضای شاعرانه است. فضایی که وقتی آن را تجسم کنید دیگر گریزی از بوی باران و نم خاک نیست.
  • 5900. سیده صنم احمدزاده یزد و مینا خسرونژاد
    زیستن در مرز اکنون. تاریخ و روح مکان: مکانی که می‌خواهیم در آن به طراحی یک خانه معاصر فکر کنیم در کوچه‌ای متصل به بافت قدیمی شهر رشت قرار گرفته است. محله پیرسرا در دوره ناصری خط اتصال تجاری میان رشت و فومن بوده و بافت آن ریشه در معماری قاجار دارد. محوری پر رفت‌وآمد برای فروش صنایع‌دستی گیلان که تنها با تغییراتی در نوع فروش محصولات، همان روند گذشته را ادامه داده است. ساختار بافت عموماً از هندسۀ مربع‌های کوچک و شفاف و در ارتباط با همدیگر شکل گرفته. مسیری دارای خُلل و فرج و تحت تأثیر تعامل گروه‌های کوچکی از مردم که در انتها به مهم‌ترین مکان‌های تجمع یعنی سبزه‌میدان و سپس میدان شهرداری می‌رسد. مکان‌هایی که بخش مهمی از بدنه جامعه مَدنی را در رشت شکل می‌دهند. چراکه هر زمان با ویدئویی از روح جمعی در این شهر مواجه بوده‌ایم شکل‌گیری آن عموماً در این دو عرصه اتفاق افتاده است. پس ما درعین‌حال که سیر رفتار انسانی از فرد به گروه‌های کوچک و سپس به جمع‌های مدنی بزرگ‌تر را مطالعه می‌کنیم می‌توانیم آن را در شکل‌گیری فرمی مکان‌ها نیز مشاهده کنیم. طرح پرسش: حال ما در مواجهه با طراحی خانه در این بافت سه پرسش اساسی را مطرح می‌کنیم: ابتدا برخورد ما با گذشته و تاریخ یک سرزمین، یک بافت و انسانی دستخوش تغییر چگونه باید باشد؟ دوم مواجهه ما با اقلیم چگونه است؟ و سوم نسبت این خانه با معاصر بودن و آزادی چیست؟ مسیر طراحی: در این سه پرسش ما مسیر طراحی را به شیوه زیر پیش گرفتیم: ابتدا تعامل را از بافت به درون پروژه کشیده و آن را به‌صورت یک عقب‌نشینی و ایجاد پیاده‌رو میان سایت پروژه در نظر گرفتیم. سپس پله‌ای در دل پروژه عنصر اصلی تعامل افراد داخل و بیرون از خانه را شکل می‌دهد. پله‌ای چندوجهی در جهت باد مطلوب شمال. در مرحله بعد خانه برای خانواده‌ای تعریف می‌شود متشکل از پدر و مادر و دو فرزند جوان که بنا بر نیازهای نسل امروز به محدوده جدایی برای استقلال خود نیاز دارند. لذا پلکان در دل پروژه با دو حوزه زندگی در دو طرف آن تعریف می‌شود. در مرحله بعد هندسه مربع را از گذشته وام گرفته و حوزه‌ها را به شش مدول مربع با ابعاد 5*5 متر تقسیم کردیم. سپس پوسته‌ای شیشه‌ای به‌عنوان مرزی شکننده از آزادی در بیرون و درون پروژه ایجاد کردیم. فضاهای سکونت را دوطبقه طراحی کردیم و در طراحی فضای تعاملی نسل جوان به فرمی جسور، سرکش و نمایشی دست‌یافتیم. حالتی برای تعارض و بیرون زدن. بدین گونه ما فضایی خلق کردیم که امر زیستن را به روی دیگری محدود نمی‌کند. ساختار دارد و به نیازها پاسخ می‌دهد. چراکه معاصر بودن یعنی درک امر موجود و فهم نسبتی که با گذشته داشته‌ایم.
  • 5843. مریم اسفندیاری و امیرحسین رفعتی
    خانۀ من، کوچۀ ما. تکه زمینی داریم دونبش در محلۀ پیرسرا در مرکز شهر رشت که پیشینه‌ای تاریخی دارد اما در چند سال اخیر همانند بسیاری از محلات و شهر‌‌های دیگر گرفتار دیو اقتصاد و سوء‌تدبیر شده، زمین زیر خانه‌هایش چنان در نقش سرمایۀ اقتصادی فرورفته که خانۀ خاطرات دیروزش مهجور مانده و مقهور شده است. خانه‌هایی که با برچسب فرسودگی تخریب می‌شوند و آپارتمان‌هایی که به‌سرعت جای آن‌ها را می‌گیرند. الگویی جدید که نشانی از بستر خود ندارد و شاید تنها تفاوت آن با خواهر و برادران همسانش در شهر‌های دیگر سقفی بی‌تناسب برای حفاظت در مقابل باران است. فضای باز و حیاط‌‌هایی که نقش اصلی را در جریان زندگی داشتند به یک حیاط اشتراکی و بالکن‌‌هایی در طبقات تقلیل می‌‌یابند که عملاً کارایی چندانی ندارد. زندگی‌هایی که پادرهوا می‌‌شوند تا جایی برای اتومبیل‌ها باز شود. با بالا رفتن عرصۀ مسکونی از سطح کوچه، عرصه میانی که فضای درون و بیرون خانه را به هم می‌دوخت به فضاهای دسترسی با حداقل تعامل میان همسایگان محدود می‌شود. کوچه‌ها به جولانگاه اتومبیل تبدیل و شرایط سکونت پایدار در محله کم‌رنگ می‌‌‌شود. در چنین بستری تصمیم گرفتیم به‌جای آنکه زمین را در ارتفاع تقسیم کنیم و آپارتمان بسازیم، زمین را از همان ابتدا در سطح تقسیم کنیم و خانه بسازیم تا هم هوای تراکم و اقتصاد را داشته باشیم و هم کیفیت‌‌های زیست بهتری به دست آوریم. مساحت موجود امکان طراحی دوخانۀ ویلایی را به ما می‌‌داد. پای خانه‌ها را بر زمین گذاشتیم و عرصه‌ها را در میان حیاط پخش کردیم تا در حد امکان بیشترین ارتباط را میان فضاهای باز و بسته ایجاد کنیم. تا حیاط به زندگی اهل خانه بازگردد. تا خنکای نسیم صورت‌شان را نوازش دهد و عطر خاک باران‌خورده خانه را پر کند. فرض ما بر این بود که با تعامل قوی‌تر اهالی خانه و زمین آرامش و تعلقی در دل‌شان ایجاد شود. با قرار گرفتن عرصۀ سکونت در سطح کوچه به دنبال پاسخ به این پرسش بودیم که چگونه می‌توانیم در عین حفظ حریم خانه حسی از زندگی جاری در آن را به کوچه منتقل کنیم. چه می‌شود اگر رهگذر از پشت گل‌ها و درختچه‌های باغچه سوسوزدن نوری از پنجرۀ نشیمن خانه را ببیند. از عطر خوش غذای روی اجاق‌گاز چندثانیه‌ای مدهوش شود و یا از صدای مبهم نوای پیانویی در پشت دیوار اندکی لذت ببرد. راهی میانه را برگزیدیم؛ با اندکی بالا بردن خانه از سطح کوچه و در نظر گرفتن باغچه‌ها و عقب‌نشینی‌هایی میان خانه و کوچه تلاش کردیم از حریم صوتی و بصری خانه مراقبت کنیم و درعین‌حال خانه و کوچه را دوباره باهم آشتی دهیم تا شاید گفت‌وگویی میان‌شان شکل گیرد. تا شاید این‌گونه این خانه جزء جدایی‌ناپذیر از کوچه شود، خانه‌ای که اگر زمانی نباشد جای خالی‌اش حس شود و اگر زمانی از آن دور شویم یادمان بیاید در کوچۀ ما خانه‌ای بود که...
  • 5766. مازیار خاکی، محسن فلاحی و فاطمه نیک زاد
    نظرگاه (روایتی از یک خانه). تکانه ابتدایی طراحی این خانه، همانند حرکت اولیه و رو به عقب قطار، با همراه ساختن عناصر اصیل معماری گیلان مانند فاکن، کوتام، غلام گرد و کندوج و... صورت گرفت. می‌دانستیم که شهر رشت در تمام فصول بارندگی زیاد، رطوبت نسبتاً زیاد، اختلاف کم درجه حرارت شب و روز و پوشش وسیع گیاهی دارد. پس‌ازآن به داخل محله رفتیم؛ جایی که در گذشته، بافت شهری به‌صورت باز و گسترده بود، حیاط و فضای باز، ساختمان‌ها را از هم جدا می‌کردند و فضای شهری نسبتاً وسیع و پر جنب‌وجوش بود؛ اما اکنون با افزایش جمعیت و تراکم محله، رغبت حضور مردم در محله کم شده و سبزینگی و سرزندگی رو به نابودی است. در ادامه، حرکت روبه‌جلوی قطار مقارن شد با تلاش در جهت بازنگری و به‌روزرسانی مفهوم سکونت و احیای محله. فرم در معماری گیلان از فرهنگ و تجربه زیسته مردمانش پیروی می‌کند و پیوستگی عمیقی با اقلیم دارد. در این طرح، غلام گرد، خانه را به پیرامون آن پیوند داده و ارتباط بصری آن را با کوچه ایجاد کرده است، همچنین از برخورد مستقیم باران به بدنه خانه جلوگیری می‌کند. غلام گرد عنصری ست اجتماعی که خانه را با همسایه، کوچه و طبیعت پیوند می‌دهد. قلب خانه ما غلام گرد آن است و اکثر اتفاقات در این بخش رخ می‌دهد. تراز همکف جهت جلوگیری از نفوذ رطوبت زمین به ساختمان، خالی شده و ساختمان بر پایه ستون‌ها استوار گشته است. پله به شکل یک المان با رفتاری پویا و دینامیک طراحی شده و به کمک حیاط و فضاهای تهی در میانه بنا، از سطح به عمق نفوذ می‌کند. بهارخواب در تراز بالایی در ادای دینی به کوتام (عنصری از معماری گیلان)، با همان الگوی نیمه‌باز، با هدف نظرگاه و نشیمن خصوصی جانمایی شد، پوسته فعال پیرامون خانه و لچک مقابل چشمان پنجره‌ها، از شموشه است؛ با تاروپودی از شاخه سارهای درختان گیلان؛ که از درهم‌تنیده شدن‌شان، میزان شفافیت و دیدار دوجانبه خانه و محله، کنترل‌پذیر شده است. قرارگیری توده در ترازهای مختلف، خانه را دارای ایوان‌های متعدد و درنتیجه چشم‌اندازهای متعدد و رو به حیاط‌ها کرد. مسیر حرکتی غلام گرد در همراهی با پله، به دور حیاط‌های معلق می‌گردد. با رها شدن تراز همکف از صرف پارکینگ خودرو، حیاط و فضای باز پیرامون تک‌درخت توسکا ایجاد شد که تا طبقات بالاتر هم حضور، قرار و حرکت دارد. بوته‌ها و پوشش گیاهی میان‌مقیاس نیز بر سبزینگی و طراوت حیاط‌های طبقاتی می‌افزایند. در پاسخ به سرانه کم فضای باز، از حیاط‌های طبقاتی بهره بردیم. به‌منظور پر کردن خلأ فضاهای نیمه عمومی در قیاس محله، متواضعانه بخشی از تراز همکف به مکانی سرپوشیده جهت گفت‌وگوهای محلی، استراحت کوتاه گردشگران و عکاسان اختصاص یافت تا جنب‌وجوش و تعاملات اجتماعی افزایش یابد. در این طرح کوشش شد با به حداقل رساندن توده فضایی و معلق ساختن آن در ارتفاع، الگویی جهت افزایش فضای باز ایجاد شود.
شناسه ورودی نام خانوادگی
5998  خدابنده لو
5997  غلامی
5996  تبادار
5995 ضیاء
5994 سلطان زاده
5993 آکوچکیان
5992 حجاری
5991 رضوانی
5989 فلاحی
5987 خویدی
5984 کامبوزیا
5983 شرافت
5982 حاجی امیری
5981 برومند
5980 مکبر
5979 کریمی پور
5975 روستایی
5970 معاوی
5969 شوندی
5968 احدی
5967 باقری
5966 ابراهیمی
5965 پورکریمی دریاکناری
5964 قربان پور
5963 مزیدی
5962 ویسه
5961 ابراهیمی
5960 اکبری قوچانی
5959 عطارزاده
5958 اعتمادی
5957 چنگیز
5956 صدیقی
5955 صمدی
5954 محمدزالی
5953 حکیم
5952 محمدخانی
5951 قنادی
5950 اولاد
5946 محمدی نیا
5945 شیرمحمدی
5942 رنجکش
5939 صالحی
5936 خسروی
5935 محمدپور
5934 صادقی
5933 نوری کوچی
5931 زینلی
5930 یوسفی
5922 استکی
5919 عبداله پور
5918 حجازی
5917 شاهین اسماعیل سلطانی
5916 علی نژاد
5915 صدرایی فر
5914 حسنی
5913 عسکری
5912 افشارمهاجر
5911 جوانشیر
5910 اکبری داریان
5909 امیری
5908 احمدیان
5907 خداپناهی
5906 شاملو
5905 شهیم
5904 حاجی حسینی
5903 عرب
5902 دیزجی
5901 افشار
5900 احمدزاده
5899 شکوهی
5898 آرام
5897 سلطانیان
5893 عباداله پور ملکی
5891 راستی
5890 شیدایی
5887 اکبری ماسوله
5886 قاسمی منفردراد
5885 افشار
5878 بادله
5877 جهانی خصال
5876 مولانا
5871 صاحب خلق
5870 بحری
5869 صالحی
5868 ساروقی نیا
5867 طاهری
5863 عمرانی
5862 باقری
5861 همایونی
5845 حسن زاده
5844 قاسمیان
5843 اسفندیاری
5841 زینلی
5838 شیخان
5837 میرعارفین
5836 سلامی
5830 تفرجی فر
5829 مغانی
5828 خلیلی
5825 اکبری
5824 ولی نژاد
5816 بلدی
5812 اسحاقیه
5808 نوروش وجدان
5801 ماندی زاده
5791 ثروتی
5790 الیاسی
5789 صادقی
5785 محمدی
5766 خاکی
5749 رفعت پناه
5745 دیباج
5730 نوابی
5709 داراب زاد
5686 شش بلوکی علمداری

موضوع مسابقه: طراحی یک خانه مبتنی بر نسبت خانه با مکان برای شهروند امروز در محدودۀ تاریخی شهر رشت

ارکان مسابقه

  • برگزارکننده و مجری مسابقه: نشریۀ کوچه باغ هنر و اندیشه
  • مدیر مسابقه: مرتضی خیاط پور نجیب

نوع مسابقه

  • از نظر محتوایی: طراحی تفصیلی
  • از لحاظ نوع و دامنۀ شرکت‌کنندگان: مسابقۀ آزاد ملی
  • از نظر مراحل و نحوۀ داوری: یک مرحله‌ای

عنوان این مسابقه (خانۀ دوست کجاست؟) اقتباسی است از شعر نشانی، اثر سهراب سپهری.

برنامۀ مسابقه

«خانۀ دوست کجاست؟» عنوان مسابقه‌ای است که در آن به دنبال نشانی خانه در متن شهری می‌گردیم که این بار سرشار از داستان و تاریخ است.

مکان شهر رشت است در گوشه‌ای از محلۀ قدیمی پیرسرا و نزدیک به مرکز شهر. اصلی‌ترین خیابان محله، همین خیابان پیرسرا است که از یک طرف با مغازه‌های پرنده‌فروشی و خراطی و صنایع‌دستی به سبزه‌میدان و پیاده‌راه مرکز شهر متصل می‌شود و از طرف دیگر با چند قهوه‌خانه و دکان‌های میوه‌فروشی و خواروبارفروشی به خیابان سام و مرکز تره‌‌بار وصل می‌شود. خانه‌های مستقل و فرسودۀ قدیمی و حتی گاهی رهاشده و ساختمان‌های چندطبقه‌ای که آرام‌آرام جایگزین این خانه‌ها می‌شوند، بافت مسکونی اطراف این خیابان را شکل داده است؛ هرچند به‌واسطۀ وجود همین دکان‌ها و پراکندگی خانه‌های قدیمی، چهرۀ کهن‌سال محله همچنان تصویر غالب است.

زمین این دوره از مسابقه، در یکی از کوچه‌های منشعب از خیابان پیرسرا واقع است که هم‌اکنون شالودۀ یک آپارتمان در آن ریخته شده است و خواستۀ مسابقه، طراحی یک خانۀ معاصر در این نقطه از شهر رشت برای یک یا چند خانوار است.

اهداف نشریۀ کوچه از برگزاری مسابقه

  • اهداف کاربردی: ایجاد فرصتی برای تمرین مسئلۀ خانه در موقعیت امروز رشت، فارغ از ضوابط و قوانین ناکارآمد؛ به همراه رویکردی نوآورانه در مواجهه با مسائل اصلی جاری و پیش روی ایران.
  • اهداف فرهنگی: ایجاد انگیزه، اشتیاق و فرهنگ مشارکت در بین طراحان معماری و طراحان شهری جوان.

داوران

زهرا آرمند
رضا حبیب زاده
دانش‌آموختۀ کارشناسی ارشد معماری از دانشگاه شهید بهشتی (1380)
کامران حیرتی
دانش آموختۀ کارشناسی ارشد معماری از دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی؛ هم بنیان گذار دفتر معماری کن لن
علیرضا عینی فر
دانش‌آموختۀ دکتری معماری از دانشگاه نیوساوت‌ولز، سیدنی-استرالیا
پرشیا قره گوزلو
معمار؛ هم‌بنیان‌گذار دفتر معماری و شهرسازی «بُن ارک»؛ عضو هیئت‌مدیرۀ مؤسسۀ تهران، مطالعات کلان‌شهر
حبیبه مجدآبادی
دانش‌آموختۀ کارشناسی ارشد معماری از دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی؛ بنیان‌گذار دفتر معماری حبیبه مجدآبادی
نیلوفر نیکسار
دانش‌آموختۀ کارشناسی ارشد معماری از دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی؛ بنیان‌گذار و مدیرعامل دفتر معماری استودیو دوازده

داوران جانشین

امین فردوسی
دانش‌آموختۀ معماری در مقطع کارشناسی ارشد از دانشکدۀ هنر و معماری واحد تهران مرکزی؛ بنیان‌گذار دفتر معماری امین فردوسی
مجتبی نقی زاده منجیلی

مشاوران علمی

آرمین خباز
هما جورابچی

مدیر مسابقه

مرتضی خیاط پور نجیب
دانش‌آموختۀ معماری و دکتری شهرسازی از دانشگاه آزاد اسلامی (تهران جنوب)، مدیرمسئول نشریۀ کوچه باغ هنر و اندیشه
  • رتبۀ اول: مبلغ 40 میلیون تومان، لوح تقدیر
  • رتبۀ دوم: مبلغ 20 میلیون تومان، لوح تقدیر
  • رتبۀ سوم: مبلغ 10 میلیون تومان، لوح تقدیر
  • هفت اثر منتخب: لوح تقدیر
  • آثار برندۀ مسابقه در شمارۀ اسفند 1402 نشریۀ کوچه منتشر خواهد شد.

حامیان جوایز: کارخانۀ گسا |  NABAVI COMPANY

مشخصات تفصیلی سایت

برای دانلود فایل اتوکد زمین کلیک کنید.

معرفی سایت: شهرداری منطقۀ 2، محلۀ پیرسرا

مساحت عرصه: 298.43 مترمربع

ابعاد و تناسبات سایت: شمال- 16.17  |  جنوب- 18.14  |  شرق- 14.96  |  غرب- 20.59

دسترسی‌ها: کوچۀ بن‌باز با عرض 8 متر از ضلع شمال – کوچۀ بن‌باز با عرض 6 متر از ضلع غرب.

هم‌جواری‌ها: مسکونی

شیب: صفر درصد (0%)

بافت فرسوده: بله

بافت ناپایدار: بله

بافت تاریخی: بله

حریم مترو: خیر

حریم گسل: خیر

 

شرایط و ضوابط شرکت در مسابقه:

  • استفاده از شیت فرمت و قالب چیدمان آثار الزامی است. برای دانلود فایل زیپ شیت مسابقه و اطلاعات کلیک کنید.
  • این مسابقه بر اساس قانون حمایت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان است؛ برگزارکننده و ارکان مسابقه و پدیدآورندگان ملزم به رعایت این قانون هستند.
  • این مسابقه در هر شرایط دارای برنده برای سه رتبۀ اول خواهد بود؛ همچنین دو نفر رتبۀ مشترک نخواهد داشت.
  • آثار نباید پیش از اعلام رسمی مسابقه در هیچ رسانه‌ای اعم از دیجیتالی و کاغذی منتشر شده باشد و همچنین نباید در هیچ مسابقه یا جایزه‌ای شرکت کرده باشد.
  • شیت ارسال‌شده باید فاقد نام و نام خانوادگی طراح باشد و در صورت درج نام طراح روی طرح، موردبررسی قرار نخواهد گرفت.
  • تمام عناصر بصری باید به‌صورت اختصاصی برای این مسابقه طراحی شده باشد؛ همچنین پیش از اعلام رسمی مسابقه در هیچ رسانه‌ای اعم از دیجیتالی و کاغذی منتشر نشده باشد و در هیچ مسابقه یا جایزه‌ای شرکت نکرده باشد.
  • رعایت نکردن هریک از موارد مربوط به شرایط و ضوابط در هر زمان که مشخص شود، تخلف محسوب شده و اثر متخلف توسط دبیرخانه در هر مرحله و زمان از فرایند مسابقه، حتی پس از اعلام نتایج، حذف خواهد شد.
  • شرکت در این مسابقه با ثبت‌نام در مدت‌زمان تعیین‌شده امکان‌پذیر است.
  • هزینۀ ثبت‌نام زودهنگام هر گروه: 200 هزار تومان است. این هزینه شامل ارسال یک نسخه از مجله (150 تومان)، هزینۀ ارسال (20 تومان)، بسته‌بندی (5 تومان) و ثبت‌نام در مسابقه (25 تومان) است.
  • هزینۀ ثبت‌نام دیرهنگام هر گروه: 250 هزار تومان است. این هزینه شامل ارسال یک نسخه از مجله (150 تومان)، هزینۀ ارسال (20 تومان)، بسته‌بندی (5 تومان) و ثبت‌نام در مسابقه (75 تومان) است.
  • شرکت در این مسابقه به‌صورت انفرادی و گروهی امکان‌پذیر است.
  • شرکت در این مسابقه علاوه بر اشخاص حقیقی (گروهی یا انفرادی) و برای شخصیت‌های حقوقی (مهندسین مشاور یا دفاتر یا شرکت‌های معماری) امکان‌پذیر است.
  • شرکت در مسابقه برای اتباع خارجی به‌صورت انفرادی، فقط با درج کد فراگیر اتباع خارجی مجاز است.
  • ضوابط این مسابقه مبتنی بر آیین‌نامۀ جامع برگزاری مسابقات معماری و شهرسازی تدوین شده است؛ برگزارکننده و ارکان مسابقه و پدیدآورندگان ملزم به رعایت این قانون هستند.
  • طراح با شرکت در این مسابقه حق هرگونه استفاده و انتشار چاپی و دیجیتالی و برگزاری نمایشگاه از اثر ارسالی را با حفظ حقوق معنوی خود برای مجلۀ کوچه ‌باغ هنر و اندیشه قائل می‌شود.
  • طرح‌هایی که از آثار دیگر هنرمندان (ایرانی یا خارجی) اقتباس شده باشد، موردبررسی قرار نخواهد گرفت و در هر مرحله که این مسئله مشخص شود، حتی پس از اعلام نتایج، از مسابقه حذف و نتایج مجدد اعلام خواهد شد.
  • محدودیتی در استفاده از هر تکنیک و ابزار دستی یا دیجیتال وجود ندارد.
  • هر شرکت‌کننده مجاز به ارسال یک اثر است؛ به‌عبارت‌دیگر هر شخص حقیقی مجاز به ارسال اثر در قالب یک گروه است.

مدارک الزامی مسابقه

  • متن

ارسال توضیحات مربوط به بیان مسئله و هدف و راهبردهای طراحی بین 480 تا 500 کلمه به زبان فارسی الزامی است.

 

  • ویدئو:

تهیۀ یک ویدئو به مدت 91 الی 120 ثانیه با نسبت تصویر بین 9:16 عمودی با حداقل 30 فریم در ثانیه و حداقل وضوح 720 پیکسل. حداکثر اندازۀ فایل برای ویدئوهای 2 دقیقه یا کمتر، 60 مگابایت است. در ویدئو به‌صورت صوتی و تصویری به توضیح طرح پرداخته شده باشد. هرگونه بیان خلاقانه در ساخت ویدئو آزاد است. اگر شرکت‌کننده/ شرکت‌کنندگان به هر روشی در ویدئو اقدام به معرفی خود کنند یا در آن حضور یابند اثرشان از مسابقه حذف خواهد شد.

 

  • پوستر

مدارک الزامی پوستر:

ارائۀ یک پوستر 100*70 سانتی‌متر به‌صورت عمودی

تصاویر خارجی (چهار تصویر که باید دقیقاً روی تصاویر مورد نظر دبیرخانه فتومونتاژ شوند.)

نمودارهای عملکردی و تشریحی

درج توضیحات مربوط به بیان مسئله و هدف و راهبردهای طراحی، بین 450 تا 500 کلمه به زبان فارسی روی شیت.

 

مدارک اختیاری پوستر:

پلان و  نما و برش و سایت پلان با مقیاس مورد نظر طراح

تصاویر داخلی 

 

ضوابط تهیه و ارسال پوستر:

  • استفاده از تصاویری که توسط دبیرخانۀ مسابقه برای استفادۀ فتومونتاژ در اختیار شرکت‌کنندگان قرار گرفته، ضروری و الزامی است.
  • روی شیت مسابقه به‌هیچ‌عنوان نباید مشخصات شرکت‌کننده نوشته شود.
  • شرکت‌کنندگان باید فایل پوستر را با رزولوشن 150dpi با فرمت (PDF) در سامانۀ مسابقه، با حداکثر سایز 20 مگ طبق فرمت دانلود‌شده هنگام ثبت‌نام بارگذاری کنند.
  • فایل (PDF) پوستر برای ارسال به مجله، به اسم شرکت‌کننده (شامل نام و نام خانوادگی) ذخیره شده باشد.

برای دانلود فایل زیپ شیت مسابقه و مدارک مورد نیاز کلیک کنید.

مرحلۀ صفر: دبیرخانۀ مسابقه نسبت به حذف آثاری که دارای نقص در مدارک هستند، اقدام خواهد کرد.

استفاده نکردن از فرمت شیت یا تصاویر پایۀ فتومونتاژ و حذف لوگو و عنوان تعریف‌شده در پایین پوستر از مواردی است که به حذف اثر توسط دبیرخانه منجر خواهد شد.

 

مرحلۀ اول: هرکدام از داوران از بین آثار ارسال‌شده، ده اثر را برای حضور در مرحلۀ نیمه‌نهایی با اولویت‌بندی به‌صورت امتیازدهی از 1 امتیاز «کمترین» و 10 امتیاز «بیشترین» انتخاب خواهند کرد. آثاری که حداقل 10 امتیاز را در مرحلۀ اول اخذ کرده باشند به‌عنوان آثار مرحلۀ ‌نهایی انتخاب خواهند شد.

 

مرحلۀ دوم: جلسۀ داوری به روش اقناعی بین آثاری که در گام سوم توسط داوران به‌عنوان فینالیست انتخاب شده‌اند، با هدف انتخاب برندگان برگزار خواهد شد.

در پایان جلسۀ حضوری به روش اقناعی، داوران به آثار مورد نظر خود برای کسب سه رتبۀ اول امتیاز خواهند داد که مجموع امتیازات، سه رتبۀ اول را مشخص خواهد کرد. در پایان، رتبۀ اول و دوم و سوم مسابقه بر اساس بیشترین امتیاز اخذشده و هفت اثر منتخب دیگر بدون رتبه‌بندی اعلام می‌شوند و مورد تقدیر قرار خواهند گرفت.

 

تبصره: در صورت اخذ امتیاز مشترک بین سه رتبۀ اول، امتیازدهی مجدد بین آثاری که داری امتیاز مشترک بودند برای تعیین رتبۀ اول یا دوم یا سوم انجام خواهد شد. در هر صورت این مسابقه رتبۀ مشترک نخواهد داشت.

زمان انتخاب ارکان مسابقه: 1 تیر 1402

زمان تهیۀ برنامۀ مسابقه: 15 تیر 1402

زمان فراخوان نامحدود: 13 شهریور 1402

پایان ثبت‌نام زودهنگام: 11 مهر 1402

پایان ثبت‌نام دیرهنگام: 21 مهر 1402

مهلت ارسال مدارک: 21 مهر 1402 تا ساعت 24 (مهلت ارسال طرح‌ها تمدید نخواهد شد). سامانۀ ارسال آثار از 14 مهر فعال خواهد شد.

شروع فرایند داوری: 24 مهر 1402

پایان داوری مرحلۀ اول مسابقه: 1 آبان 1402

اعلام نتایج مسابقه: 18 آبان 1402

نتایج داوری و اهدای جوایز در مراسم برنامه‌ریزی‌شده در باغ کتاب تهران اعلام خواهد شد.


  • امکان ارسال مدارک از طریق سامانه از تاریخ 14 مهر لغایت 21 مهر 1402 وجود خواهد داشت.
  • پرسش‌های متقاضیان شرکت در مسابقه از تاریخ 11 شهریور لغایت 21 مهر از طریق ارسال پیام در اپلیکیشن واتس‌اپ به شماره تلفن 09335582350 پاسخ داده خواهد شد. حداکثر مدت‌زمان پاسخ‌گویی به سؤالات 24 ساعت خواهد بود.
  • شرکت‌کنندگان پس از اعلام نتایج حداکثر تا پایان روز 28 آبان 1402 مهلت دارند تا شکایت و اعتراض خود را همراه با مستندات به ایمیل کوچه به آدرس koochemag@yahoo.com ارسال کنند. دبیرخانۀ مسابقه حداکثر 72 ساعت پس از ارسال شکایات به آن‌ها پاسخ مقتضی خواهد داد.

کارخانۀ گسا

کارخانۀ گسا از سال ۱۳۹۵ و با هدف ارائۀ طیف متنوعی از محصولات چوبی باکیفیت مورد نیاز در پروژه‌های معماری و ساختمانی، فعالیت خود را آغاز کرد. مخاطبان اصلی محصولات و خدمات گسا را معماران، طراحان داخلی و سازندگانی تشکیل می‌دهند که کیفیت، زیبایی و دقت در اجرا و نصب برایشان در اولویت است.

Nabavi Company

!Since 1969, wood has been a part of this family, a family that is the heir to the Nabavi Company because of its deep ties to wood. Mr. Valiolah Nabavi established this company 50 year ago, and today we stand by you with half a century of experience to supply woods and their appropriate paints. We enjoy the immortality of life alongside each other because wood never dies

حامیان مالی مسابقه هیچ‌گونه ارتباطی با برنامۀ مسابقه ندارند.
اسناد و مدارک آثار در اختیار حامیان مالی قرار نخواهد گرفت.
هدف اصلی حامیان مالی مسابقه مشارکت اجتماعی در این رویداد فرهنگی-هنری است.