Fine architecture as a social issue | Negin Najjar Azali
Architecture’s taste pathology and understanders and users’ dealing manner have a root in the community and social issues. Defining personal problems, social problems, and explaining common sense and their relationship to approved architecture facilitates the subject understanding.
معماری را موسیقی جامدی خواندهاند که در بطن زمان کالبد پیدا میکند. شهر نیز متنی است از بههم پیوستگی این نتها و کلامها. کلمههایی از گذشته و آینده. گذشتهای که از برای ما نیز میباشد و آیندهای که در جستجوی آن هستیم. اما نقطهی اتصال این دو را ما در اکنون خویش و نحوهی زیست خود در شهر میسازیم. فرهنگ و باورها و روشهای امروزی ما، خواسته و ناخواسته تبدیل به گفتمانی میشود که از آن بهعنوان محیط مصنوع یاد میکنیم. خیابانها و کوچهها، بناها و المانها، همگی بر پایهی تفکرهای مردم شهر ساخته و بنا میشوند. اندیشهای که اگر ناب و اصیل و روبه رشد باشد، شهر نیز از حیات معنوی و مادی خوبی برخوردار خواهد شد. فرم و کالبد و روح شهر در این صورت، متناسب با روح انسان و چیستی و هستی او خواهد بود.
اگر اندیشهی مردمی که شهر را میسازند، ساختاری صحیح یابد، چالشی که امروز ما با عنوان «هویت معماری» با آن دستبهگریبان هستیم، از شعاری محفلی تبدیل به گفتمانی «سازنده» میشود. البته زمانی که سخن از «هویت» و «فرهنگ» به میان میآید باید دقت کرد که اینها کلید واژههایی هستند برای ساخت اندیشهی فردا با «یادگیری» از امروز و گذشته. در این معنا، شهر بهجای آنکه پاسخگوی نیازهای «موزهای» باشد، میتواند بهصورتی «دانشبنیان» نیازهای روز شهروندان را برآورده کند و به آنها فرصت شکوفایی، رشد و نوآوری دهد. اما شرط محقق شدن چنین شهری در وهلهی نخست خود همین مردم و شهروندان هستند. در واقع یک شهر خوب با تمام خیابانها و معماریهای شکلدهندهی آن، نتیجهی هوشیاری مردم همان شهر است. به دیگر سخن؛ «گریز» و «پرواز» جامعه به یقین از یک سکو آغاز میشود. اگر شهروندان از آنچه به اصطلاح معماری «زشت» و «ناکارآمد» نامیده میشود، هراسیده و بگریزند، نتیجهی زیر پا گذاشتن و نهیکردن این حجمها و ساختارها و پرواز برای یافتن مقری برای بیتابیها و دغدغههای عموم جامعه است که با خود به همراه دارد. […]